فحشا است؛ چند تا پيرمرد و پيرزن را مىآوردند آنجا و به عنوان مؤسسه سالخوردگان نگهدارى مىكردند، بعد زنها و دخترهاى مردم را آنجا مىبردند و در آنجا به نامِ نگهدارىِ سالخوردگان، مشغول عيّاشى و هرزگى مىشدند.
از غربزدگى جامعه ما فقط همين يكى كم مانده بود كه هر گاه سالخوردهاى در خانواده داشته باشيم كه ديديم از كار افتاده شده و درآمدش هم براى يك زندگىِ مستقل كفايت نمىكند، او را ببريم و در مؤسسه سالخوردگان بيندازيم.
هنوز جامعه ما در اين زمينه، يك قدم از غربىها عقبتر است. در غرب، فرزندان هر گاه ديدند كه پدر و مادرشان كه در مؤسسه سالخوردگان نگهدارى مىشود، در حالِ مردن است، جسدش و اعضاى بدنش را براى تشريح يا كارهايى مثل آن مىفروشند!!!
برادران و خواهران عزيز! دولت در مقابل اين همه محافل، اين همه اعتيادها، فحشا و منكراتِ مختلف كه بر زبان آوردنِ نامِ آنها در شأن اين گونه مجالس نيست، وظيفه و مسئوليت دارد و بايد مرزها را ببندد، خانههاى مشكوك و مراكز فساد را جستجو كند و عوامل فساد را دستگير و مجازات نمايد.
حال اين كه آيا دولت به وظايف خود عمل مىكند يا نمىكند، موضوع ديگرى است و مربوط به بحث امروز ما نيست.
درست است كه دولت موظف به مبارزه با فساد است، اما آيا پدران و مادران هيچ مسئوليتى در باره تربيت و اصلاح فرزندانشان ندارند؟ الحمد للّه به بركتِ اين جنگ و فعاليتهاى سپاه و بسيج، فساد و زمينههاى آن در جامعه ما بسيار كاهش يافته است.
انقلاب و دفاع مقدّس به جوانان وظيفه و مسئوليت بخشيده و آنها را به سوى يك سلسله مسائل اخلاقى، دينى و اجتماعى كشانيده است.
در نتيجه سرگرمىهاى سالم و پيدايش روح انقلابى در جوانان ما، آنها تا مقدار زيادى در مقابل آلودگى به فساد، مصونيت پيدا كردهاند؛ اما همه جوانهاى ما صد در صد در خط انقلاب و جبهه نيستند، بنا بر اين در معرض آلودگى به فساد قرار مىگيرند.
پدران و مادران عزيز! شما در انتخاب نام، در انتخاب لباس و در مراقبت بر كارهايى كه فرزندتان در محيط خانواده انجام مىدهد و تنها شما از آن مطلع مىشويد، مسئول هستيد.
اين درست نيست كه انسان توجهى به تربيت فرزندش نكند و بعد كه فرزندش گرفتار و آلوده شد، همه چيز را به گردن اجتماع بيندازد. به ياد داشته باشيم كه ما پدران و مادران نيز مسئولِ تربيتِ فرزندانمان هستيم.
بعضى از دانشجويان ايرانى، پس از اتمام دوره ليسانس، براى گذراندن دوره كارشناسى ارشد و دورههاى بالاتر به خارج از كشور مىروند. متأسفانه تا كنون امكانات مورد نياز براى تحصيل در برخى از رشتهها براى دوره كارشناسى ارشد و بالاتر از آن ايجاد نشده است.
ما از اينكه دانشجويان ما در برخى از رشتهها براى ادامه تحصيل به خارج بروند، نگران هستيم؛ زيرا اگر به آنها بگوييم:
به خارج نرويد، جلوِ تحصيل و تخصّص را گرفتهايم و اگر به آنها بگوييم: به خارج برويد، نمىدانيم آيا اينها بعد از پنج-/ شش سال اقامت در غرب و شرق، اصلًا به ايران باز مىگردند؟ اگر به ايران باز گشتند، آيا با فرهنگ اسلام و ايران باز مىگردند؟
از قبل از سال 1357 ه. ش. تا كنون، بيش از ده هزار نفر ايرانى به نام دانشجو در خارج زندگى مىكنند و از دولت