شكرِ نعمتِ مجلس شوراى اسلامى، به اين است كه تلاش كنيم در آينده مجلسى بهتر از اين، يا حد اقل نظير اين داشته باشيم.
بايد همگى با شور و اشتياق بيشترى در انتخابات شركت كنيم و نمايندگان خدمتگزار را با آراء بيشترى به مجلس بفرستيم تا تأييد و تشويق شوند.
شما مردم! دولت و وزرايى بسيار خدمتگزار و متعهد داريد. من امروز اعلان مىكنم كه دولت ايران، و اللّه دولت مستضعفين است. (تكبير نمازگزاران)
من نمىدانم اين جمله را بگويم يا نگويم؛ يكى از وزراى ما تمام دارايىاش سى هزار تومان است كه آن هم در يكى از صندوقهاى قرض الحسنهاى كه به فقرا وام مىدهند، قرار دارد. اگر اين دولت، دولت مستضعفين نيست، پس دولت مستضعفين چيست؟
يك بار يكى از افرادى كه براى اخذ رأى، جهت انتخاب به وزارت، به مجلس معرفى شده بود، رأى نياوَرْد و به وزارتْ انتخاب نشد. شخص ديگرى به آن فرد تلفن مىكند كه حالش را بپرسد. آن فرد، شكرِ خداوند را به جا مىآوَرَد و مىگويد:
الحمد للَّه كه رأى نياوردم؛ زيرا اگر مجلس به من رأى مىداد، نمىدانستم كه اين مسئوليتِ سنگين را به درستى انجام مىدهم يا خير؟
الحمد للّه كه اين وظيفه سنگين از عهده من برداشته شد.
امروز مسئولان كشور ما يك چنين روحياتى دارند كه قدرت طلب و قدرت پرست نيستند و مسئوليتها را تنها براى انجام وظيفه قبول مىكنند.
حدود پانصد نفر روحانى متعهد در قوه قضائيه خدمت مىكنند. شغل قضاوت، يكى از مشكلترين شغلهاى دنيا است؛ كار قضاوت، اعصاب خُردكن، ناراحت كننده و دشمنتراش است؛ قاضى حتى در خواب هم پرونده و دعوا مىبيند. روحانى هر شغلى را كه انتخاب كند، راحتتر از قضاوت است.
با وجود اين، تعدادى از روحانيون مسئوليتِ شغل قضاوت را پذيرفتهاند و در راه انجام اين وظيفه مهم، در تمام شبانهروز جانفشانى مىكنند. امروز تعداد بسيارى از قضاتِ روحانى و غير روحانى، زندگى خود را وقفِ خدمات قضائى كردهاند و خود نيز در كمال زهد زندگى مىكنند.
من دو نفر از قضات را مىشناسم كه بعد از 28 سال قضاوت كه پنج سالِ آن در حكومت جمهورى اسلامى بوده است، هنوز يك خانه دو اتاقه يا دو متر زمين هم ندارند.
من نمىخواهم بگويم كه قوه قضائيه يا دولت، هيچ كمبود يا نقطه ضعفى ندارند؛ بلكه هدف من تنها ذكر برخى از نقاط قوت آنها است. دولت، قوه قضائيه و مجلس، هر يك كمبودهايى دارند؛ اما بايد توجه كرد كه پيمودن تمام راهِ سازندگى و برطرف ساختن همه عيبها و كمبودها در پنج سال، كارى غير ممكن است و نياز به زمانى بسيار بيش از اين دارد.
اين كه انسان تنها كمبودها و نقصها را ببيند، آنها را زير ذرهبين بگذارد، بزرگ كند و همآواز با بوقهاى تبليغاتى، آنها را منتشر كند، منصفانه نيست؛ بلكه بايد كمالات، محاسن و نقاط قوتِ هر چيز را هم ديد و از كنار آنها بى اعتنا رد نشد.
خداوند نعمتهاى بسيار فراوانِ ديگرى نيز به ما داده است كه لازم است حد اقل براى شكرگزارى، نام آنها را ذكر كنم؛ اما به دليل ريزش باران، سخنانم را كوتاه مىكنم.