اگر گاو يا بز است بنابر احتياط واجب سنّش نبايد كمتر از دو سال باشد و بايد وارد سال سوّم شده باشد، و اگر ميش است بنابر احتياط واجب سنّش نبايد كمتر از يك سال باشد و بايد وارد سال دوّم شده باشد.
دوّم: اين كه بنابر احتياط واجب صحيح و سالم باشد، پس حيوان مريض احتياطاً كافى نيست، حتّى اگر بيمارى او «كچلى» باشد.
سوّم: بنابر احتياط واجب خيلى پير نباشد.
چهارم: بايد اجزاى بدنش تمام باشد، يعنى همه اعضا را داشته باشد، پس حيوان ناقص، حيوان گوش بريده، دُم بريده و حيوان شاخدارى كه شاخ داخلش شكسته كافى نيست. همچنين اگر حيوان داراى كورى يا لنگى آشكار باشد بنابر اقوى كافى نيست و اگر كورى و لنگىاش آشكار نباشد نيز بنابر احتياط واجب كفايت نمىكند و احتياط آن است كه چشمش سفيد نشده باشد.
پنجم: بايد لاغر نباشد، و اگر در گُرده او مقدارى پيه باشد كافى است و احتياط آن است كه حيوان به گونهاى باشد كه در عرف به آن لاغر نگويند.
ششم: بايد خصى نباشد يعنى تخمهايش را بيرون نياورده باشند.
هفتم: بنابر احتياط واجب نبايد بيضهاش كوبيده باشد.
هشتم: در صورتى كه در اصلِ خلقت، داراى دُم، گوش يا شاخ نباشد اگر عرفاً ناقص محسوب شود كفايت نمىكند و گرنه كافى است.