ابزار انجام گناه از وى و يا از بين بردن آن وسايل باشد، آيا مىتوان آن ابزار را از وى به زور گرفت و يا آن را از بين برد؟
پاسخ: بله، در صورت انحصار چاره، اين كار جايز بلكه واجب است؛ همچنين اگر جلوگيرى گناهكار از گناه متوقف بر خارج كردن وى از محل انجام گناه باشد مىتوان چنين كارى را انجام داد.
پرسش: آيا براى جلوگيرى از انجام گناه توسط كسى، انسان مىتواند خود مرتكب گناه شود؟
پاسخ: خير جايز نيست، مگر اين كه گناهى كه فرد گناهكار مىخواهد انجام دهد بسيار بزرگ باشد و شارع مقدس به هيچ وجه راضى به انجام آن نباشد؛ مثل اين كه كسى مىخواهد به ناحق فردى را بكشد، كه در اين صورت به هر شكلى كه ممكن است با رعايت مراتب و درجات نهى از منكر بايد از انجام آن گناه جلوگيرى نمود، گرچه انسان مجبور باشد كارى كه گناهش به مراتب كمتر از آن گناه است را مرتكب گردد.
پرسش: اگر كسى به قصد كشتن انسان بىگناهى به او حملهور گردد و جلوگيرى از اين كار چه بسا باعث مجروح شدن يا كشته شدن فرد مهاجم گردد، آيا در اين موارد نيز اجازه مجتهد جامعالشرايط لازم است؟
پاسخ: خير، در اين گونه موارد بايد به هر شيوه ممكن جلوى قتل را گرفت گرچه اين كار به كشته شدن فرد حمله كننده منجر شود.
درآموزههاى دين اسلام كار و كسب درآمد حلال براى تأمين نيازمندىهاى زندگى از اهميت ويژهاى برخوردار است. كار و تلاش علاوه بر دور نمودن سستى و تنبلى و دلمردگى از انسان و ايجاد نشاط درونى در وى، وسيله خوبى براى اشتغال سالم فكرى و جسمى است.
ملتهايى كه در اثر تنبلى و تنپرورى دچار فقر و گرسنگى گرديده و براى تأمين احتياجات خويش به بيگانگان وابسته هستند هرگز طعم استقلال و عظمت و سربلندى را نخواهند چشيد.
در روايات متعددى بر اين نكته پافشارى گرديده است كه خداوند انسان بىكار و پرخواب را دشمن مىدارد.[2] پيامبران الهى عليهم السلام و از جمله پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم و همچنين پيشوايان اسلام عليهم السلام به كارهايى از قبيل كشاورزى، دامدارى و چوپانى، خياطى و زرهبافى مشغول بودند و مخارج