مثالى كه در كلام سعدى آمده اين است كه يك تكه چوبى كه تازه از درخت جدا شده بهراحتى خم مىشود و براى هر كارى مناسب است، اما پس از مدتى كه آن چوب خشك گرديد فقط به كمك آتش و حرارت دادن به آن چوب مىتوان آن را تغيير شكل داد. پس ما بايد از هم اكنون كه خُلق و خوهاى ناپسند در وجودمان ريشه ندوانيده، بكوشيم تا روح و روان خويش را اصلاح نماييم.
جايگاه امور اخلاقى و تربيتى
انسان در هر شرايط و هر زمان نيازمند امور اخلاقى و تربيتى است؛ حتى در جامعه امروزى كه صنعت و دانش مادى رشد و ترقى زيادى نموده است، مسائل اخلاقى جايگاه خويش را از دست نداده، بلكه نياز بيشترى به بيان آنها وجود دارد؛ چرا كه دانش و صنعت هرچه هم قوى باشد، اگر وجدان و تعهد و انسانيت در كنارش نباشد ثمرهاى جز بمب شيميايى و اتمى و نوترونى براى نابودى انسانهاى بيگناه به همراه نخواهد داشت. چو دزدى با چراغ آيد گُزيدهتر بَرَد كالا[3]