«مسأله 3391» اگر زن دائمى بميرد و فرزند نداشته باشد، نصف همه مال را شوهر او و بقيّه را ورثه ديگر مىبرند و اگر از آن شوهر يا از شوهر سابق فرزند داشته باشد، يك چهارم همه مال را شوهر و بقيّه را ورثه ديگر مىبرند.
«مسأله 3392» اگر مردى بميرد و فرزند نداشته باشد، يك چهارم مال او را زن و بقيّه را ورثه ديگر مىبرند و اگر از آن زن يا از زن ديگر فرزند داشته باشد، يك هشتم مال را زن و بقيّه را ورثه ديگر مىبرند و اگرچه بعيد نيست گفته شود كه: «زن از همه اموال ارث مىبرد، ولى زنى كه از لحاظ سنى و داشتن يا نداشتن اولاد و جهات ديگر، مظنّه ماندن او در خانه مرد كم است، از زمين خانهاى كه محل زندگى مرد و خانواده او بوده و قيمت آن زمين ارث نمىبرد و نيز از خود هوايى آن، مثل بنا و درخت ارث نمىبرد و فقط از قيمت هوايى ارث مىبرد و همچنين از زمينها و خانههاى ديگر مرد كه به عنوان سرمايه او محسوب مىشدند و نه محل زندگى خانوادهاش، ارث مىبرد»؛ ولى احتياط واجب آن است كه بقيه ورثه با زن در مورد زمينها و خانههايى كه متعلّق به مرد بوده، مصالحه نمايند.
«مسأله 3393» اگر زنى بميرد و جز شوهر هيچ وارثى نداشته باشد، همه مال او به شوهر مىرسد و اگر مردى بميرد و جز زن وارث ديگرى نداشته باشد، يك چهارم مال به زن مىرسد و بقيّه مال امام مسلمين است كه در زمان غيبت به فقيه جامعالشرايط داده مىشود.
«مسأله 3394» بنابر اين قول كه زن از برخى از اموال شوهر ارث نمىبرد، اگر بخواهد در چيزهايى كه از آنها ارث نمىبرد تصرّف كند، بايد از ورثه ديگر اجازه بگيرد و نيز ورثه تا سهم زن را ندادهاند، بنابر احتياط واجب نبايد در بنا و چيزهايى كه زن از قيمت آنها ارث مىبرد، بدون اجازه او تصرّف كنند و چنانچه پيش از دادن سهم زن اينها را بفروشند، در صورتى كه زن معامله را اجازه دهد، صحيح و گرنه نسبت به سهم او باطل است.
«مسأله 3395» اگر بخواهند بنا و درخت و مانند آن را قيمت نمايند، بايد حساب