مريضى و مانند آن، از كسى سلب شود، پس از آن كه اين موانع برطرف شد، مثلًا داراى اخلاق نيك گرديد يا توانايى حضانت طفل را پيدا نمود، حقّ حضانت به وى باز مىگردد.
«مسأله 3004» در مدّتى كه مادر عهدهدار حضانت و نگهدارى فرزند است، چنانچه زن و شوهر با هم زندگى كنند و يا زن در عدّه طلاق رجعى آن مرد باشد، نمىتواند اجرت بگيرد وگرنه استحقاق دريافت اجرت را دارد و ترتيب كسانى كه دادن اجرت حضانت طفل بر آنان واجب است، به همان نحوى است كه در مسأله 2991 گذشت.
«مسأله 3005» پس از آن كه كودك- دختر باشد يا پسر- به سنّ بلوغ و رشد فكرى و جسمى رسيد، حقّ حضانت پايان مىپذيرد و هيچ كس، حتّى پدر و مادر، حقّ حضانت بر او را ندارند.
«مسأله 3006» پيروى از امر پدر و مادر در غير از انجام كارهاى حرام و ترك كارهاى واجب عينى[1] بنابر احتياط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بىاحترامى به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنى كه باشند، بايد به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
حقوق و تكاليف پدر و مادر و فرزندان
«مسأله 3007» «واجبالنّفقه» به كسى مىگويند كه مخارج او- به ترتيبى كه بيان مىشود- بر انسان واجب باشد. افراد واجبالنّفقه سه دسته هستند:
اوّل: زن دائم و همچنين زن موقّتى كه هنگام اجراى عقد شرط نفقه كرده باشد.
دوم: پدر و مادر و همچنين بنابر احتياط واجب پدر بزرگ پدرى و مادر بزرگ مادرى، هر چه بالا روند.
«مسأله 3008» بجز سه دستهاى كه در مسأله قبل بيان شد، خويشاوندان ديگر همچون برادر، خواهر، عمو، عمّه، دايى، خاله و اولاد آنان، واجبالنّفقه نيستند، ولى
[1]-« واجب عينى» به واجبى مىگويند كه بر تك تك افراد واجب باشد و با انجام دادن ديگران از انسان ساقطنشود، مانند: نماز و روزه و در مقابل« واجب كفايى» واجبى است كه اگر فرد يا افراد نسبت به آن اقدام نمايد از عهده ديگران ساقط مىشود، مانند: تدفين ميّت مسلمان.