اگر باغدار به اين صورت قرارداد نمايد كه درختهاى ميوه يا منافع آن را كه مال خود اوست و يا اختيار آن با اوست تا مدّت معيّنى به شخصى به عنوان باغبان واگذار كند تا پرورش داده و آب دهد و پس از به دست آمدن محصول، باغبان سهم مشاعى بر طبق قرارداد از ميوه آن بردارد، اين معامله را «مُساقات» مىگويند.
«مسأله 2501» در صورتى كه باغ داراى انواع درختان ميوه باشد، مىتوان براى هر نوع، سهميهاى مخصوص نوع خود قرارداد كرد.
«مسأله 2502» معامله مساقات در مورد درختهايى مثل بيد و چنار كه ميوه نمىدهند صحيح نيست، ولى در مثل درخت «حَنا» كه از برگ آن استفاده مىكنند يا درختى كه از گُل آن استفاده مىكنند، اشكال ندارد.
«مسأله 2503» در معامله مساقات لازم نيست صيغه بخوانند، بلكه اگر صاحب درخت به قصد مساقات آن را واگذار كند و كسى هم كه كار مىكند به همين قصد تحويل بگيرد، معامله صحيح است.
«مسأله 2504» باغدار و كسى كه تربيت درختان را به عهده مىگيرد، بايد مكلّف و عاقل باشند و كسى آنها را مجبور نكرده باشد و نيز بايد حاكم شرع آنان را از تصرّف در اموالشان منع نكرده باشد، امّا مساقات سفيه اگرچه حاكم شرع هم او را منع نكرده باشد نافذ نيست.
«مسأله 2505» مدّت مساقات بايد معلوم باشد و اگر اوّلِ آن را معيّن كنند و آخرِ آن را هنگامى قرار دهند كه ميوه آن سال به دست مىآيد، صحيح است.