«مسأله 1363» دانشجويانى كه براى تحصيل در شهرى غير از وطن خود قصد دارند مدت زيادى بمانند و همچنين اساتيد دانشگاهها، معلمان، طلاب، كاركنان دولت و مانند آنها كه قصد دارند جهت كار خود مدت زيادى در محلّى غير از وطن خود اقامت كنند، اگر مدتى از اقامت آنها در آن محل بگذرد كه ديگر عرفاً در آنجا مسافر محسوب نشوند، آن محل براى آنها حكم وطن را پيدا مىكند. بنابر اين پس از گذشت مدت مذكور، چنانچه از آنجا به سفر بروند، پس از بازگشت لازم نيست براى تمام خواندن نماز و روزه گرفتن، قصد اقامت ده روز كنند.
«مسأله 1364» افرادى كه در مسأله قبل ذكر شدند، در مدتى كه شك دارند در آن محل عرفاً به آنها مسافر مىگويند يا نه، چنانچه قصد اقامت ده روز در آن محل نداشته باشند و بين وطن خود و آن محل نيز رفت و آمد دائمى- با شرايطى كه در مسأله 1331 گفته شد- نداشته باشند، بايد بنابر احتياط واجب نماز را هم شكسته و هم تمام بخوانند.
«مسأله 1365» «اعراض از وطن» به معناى انصراف از سكونت در آنجاست و تنها به قصد و نيّت حاصل نمىشود، بلكه بايد عملًا به گونهاى اعراض كرده باشد كه محل سكونت فعلى او حساب نشود.
«مسأله 1366» اگر كسى در دو محل زندگى كند و مثلًا شش ماه در شهرى و شش ماه در شهر ديگرى بماند، هر دو وطن او مىباشند و اگر بيشتر از دو محل را براى زندگى خود اختيار كرده باشد، در صورتى كه در هيچكدام مسافر محسوب نشود، بايد در همه محلها نماز را تمام بخواند.
«مسأله 1367» اگر به جايى برسد كه وطن او بوده و از آنجا اعراض كرده، نبايد نماز را تمام بخواند، اگرچه وطن ديگرى نيز براى خود اختيار نكرده باشد.
2- ده روز اقامت
«مسأله 1368» مسافرى كه قصد دارد ده روز پشت سر هم در محلّى بماند يا مىداند كه بدون اختيار ده روز در محلّى مىماند، بايد در آن محل نماز را تمام بخواند.