مىكند. گاهى محصول طبيعت به شكل مواد خام است كه اگر كسى بخواهد در راه رفع نياز از آنها استفاده نمايد، بايد روى آنها كار توليدى انجام دهد تا به صورت قابل استفاده درآيند؛ مانند زمين؛ پس اگر كسى بخواهد زمين را زير كشت ببرد، غالباً بايد در ابتدا كارهايى از قبيل تسطيح، شخم زدن، تأمين آب، مبارزه با آفات و غيره انجام دهد تا بتواند به كاشت و داشت و برداشت برسد؛ همچنين درخت يا بذر و يا قلمهاى كه انسان آن را در زمين مىكارد و پس از مدتى درخت مىشود اين درخت، محصولى است از قواى طبيعت و كوشش انسان و همچنين است معدن و استخراج آن، دام و دامدارى، مرغ و مرغدارى و امثال آنها.
گاهى به دست آوردن محصول علاوه بر طبيعت و كار، به سرمايه نيز نياز دارد؛ مانند كشاورزى صنعتى و غيرصنعتى، منسوجات از قبيل كفش و لباس، داروهاى شيميايى، قند، شكر، نان و ... البته خود سرمايه نيز در اصل با كار به دست مىآيد؛ پس غالباً مالكيت به كار برميگردد و اين حق طبيعى هر انسان است كه از طرق مناسب و صحيح مواهب و منابع طبيعى را در نتيجه كار به صورت قابل استفاده درآورد. و چون هر كس قبل از هر چيز به خويشتن تعلق دارد و انرژى بدن او نيز به خودش متعلق است، پس كار هر كس كه تجسم و تبلور تراكم نيرو و انرژى اوست به شخص او تعلق پيدا مىكند و اگر كار او محصول داشته باشد، آن محصول هم به صاحب كار تعلق خواهد داشت؛ زيرا محصول، صورت تبديل شده نيرو و انرژى بلكه حيات اوست.