كه اين كلمات، به معنى لغوى و عرفى گرفته مىشود و گمان مىشود كه در قرآن، در معنى حقيقى استعمال شدهاند، در حالى كه اين كلمات در اين آيات، به نحو استعاره و كنايه و در معنى مجازى، آورده شده و سبك اين گفتار، سبك گفتار ادباست كه گفته شده: «كلمات الأُدباء مشحونةٌ بالمجاز». وقتى كه در زبان عربى مىگويند: (زيد كثير الرماد)، شنونده درمىيابد كه زيد، ميهمان دوست است و درِ خانهاش به روى همه باز است، نه اين كه خانهاش را تميز نكرده و از بام تا شام، پر از خاك و خاكستر باشد.
در اين آيات نيز مىتوان گفت كه «درخت» در معنى كنايى و مجازى آورده شده است و منظور منهيات و محرمات خداست كه نسبت به چيزهاى حلال بسيار كمند، و خداوند در برابر اين همه نعمتهاى طيب و طاهر كه براى انسان مهيا ساخته، از برخى چيزها كه باعث فساد و تباهى است، نهى فرموده است. اينگونه تمثيلها و تشبيهها در قرآن زياد آمده است، مانند: