محجور نمود، مگر اين كه عدم رشد يا جنون او ثابت شده باشد. آيا مراد از بلوغ، همان بلوغ طبيعى (آمادگى جسمى براى عمل زناشويى و حاملگى) است يا بلوغ عقلى و رشد عقلانى؟ و آيا مىتوان بين بلوغ در تكاليف فردى (عبادات) و بلوغ در روابط اجتماعى از قبيل معاملات و ... تفاوت قائل شد؟
پاسخ: بلوغ شرعى (رسيدن به حد و سنّ تكليف) براى پسر، پانزده سال تمام قمرى و براى دختر، نُه سال تمام قمرى است. در مورد نماز كه مشكلى وجود ندارد و در مورد امور مالى و معاملات، رشد فكرى مناسب لازم است و در مورد ازدواج و توابع آن بهتر است رشد فكرى و جسمانى لحاظ شود، اگر چه در بعضى از احكام، رعايت آنها لازم است و در مورد روزه، چنانچه باعث عسر و حرج (مشقّت زياد) باشد، لازم نيست روزه بگيرد و اگر بتواند يك روز يا چند روز در ميان روزه بگيرد، بايد آن روزها را روزه بگيرد و اگر توانست، تا ماه رمضان سال آينده، روزههاى نگرفته را قضا نمايد و اگر نتوانست، در سالهاى بعد قضا نمايد. در اجراى حدود الهى و مجازات، اضافه بر بلوغ سِنّى، رشد عقلى به حسب مورد و علم به حرمت نيز لازم است و با احراز اين شرايط، جاى تخفيف نيست، مگر اين كه خطر مرگ يا مرض شديد در بين باشد. در ساير موارد مىتوان تخفيف قائل شد؛ ولى در حقّالناس، چنانچه مستند به او باشد، ضامن است.
[4] سؤال 4: اگر منظور از پانزده سال در پسر و نُه سال در دختر، سال قمرى است، فرق آن با سال شمسى چيست؟
پاسخ: پانزده سال قمرى، حدود 164 روز كمتر از پانزده سال شمسى و نُه سال قمرى، حدود 98 روز كمتر از نُه سال شمسى است.
[5] سؤال 5: آيا براى دختر از حيث بلوغ، مىتوان بين عبادات و معاملات تفاوتى قائل شد؟