طى مىكند، ولى يقين به آن ندارد، نمازش را بعد از گذشتن از حدّ ترخّص، كامل بخواند يا شكسته؟
پاسخ: اگر گمانش به سر حدّ اطمينان نرسيده است، بايد نمازش را تمام بخواند و حكم مسافر را ندارد.
سفرش سفر معصيت نباشد
[1292] سؤال 3: چنانچه شخصى علم اجمالى يا تفصيلى دارد كه سفر به اروپا ملازم است با ارتكاب برخى از گناهان، آيا قصد چنين سفرى موجب صدق سفر معصيت و تحقّق احكام سفر معصيت (از جمله اتمام نماز و گرفتن روزه) مىشود يا خير؟
پاسخ: اگر سفر او ضرورى باشد و قصد او از سفر، انجام همان كار ضرورى باشد، مىتواند به سفر برود؛ ولى بايد تلاش كند كه دچار معصيت نشود و نمازش نيز قصر است و اگر ضرورى نباشد، نبايد به اين سفر برود و چنانچه رفت، اگر قصد اصلى او از اين سفر، عمل مباحى باشد، ولو به تبع آن دچار معصيت شود، نماز او قصر است، وگرنه بايد نمازش را تمام بخواند.
[1293] سؤال 4: شخصى مىخواهد سفر كند و از اين سفر خود دو هدف دارد: يكى زيارت پدر و مادر خود و ديگرى فرار از دادن بدهى خود به طلبكار. اين شخص، نمازش در سفر قصر است يا تمام؟
پاسخ: اگر محرّك و هدف اصلى او از سفر كردن، قصد اطاعت باشد و قصد معصيت، تبعى باشد، نمازش قصر است و اگر به عكس اين باشد، نمازش تمام است و اگر هر دو با هم محرّك و تأثير گذار باشند نيز بايد نمازش را كامل بخواند.
[1294] سؤال 5: كسى كه براى انجام معصيتى به سفر مىرود و، خداى ناكرده، مرتكب معصيت مىشود، در راه بازگشت به وطن، آيا باز هم سفرش سفر معصيت محسوب مىشود و نمازش تمام است؟