پاسخ: در صورت فرض شده، وظيفهاى متوجه ديگر اولاد ميّت نمىشود.
[957] سؤال 306: پدرى در مدت پنجاه سال، نه نماز خوانده و نه روزه گرفته است و پسر بزرگ علناً به او اعلام مىكند كه بعد از مرگش قضاى نماز و روزهاش را انجام نخواهد داد. آيا پسر بزرگ، بعد از فوت پدرش مىتواند به گفته خود عمل نمايد؟
پاسخ: در مفروض سؤال، خواندن نمازها و روزههاى قضا شده پدر بر پسر بزرگتر واجب نيست.
[958] سؤال 307: اگر پسر بزرگتر بعد از مرگ پدرش و قبل از خواندن نمازهاى قضاى او فوت كند، آيا خواندن نمازهاى قضاى پدر، به كس ديگرى منتقل مىشود يا نه؟
پاسخ: بعيد نيست وجوب قضاى نماز و روزه ميّت، برعهده پسر بزرگتر بعد از آن پسر فوت شده باشد، به شرط آن كه پسر فوت شده، قبل از آن كه بتواند قضاى نمازها و روزههاى پدرش را به جا آورد، از دنيا رفته باشد.
[959] سؤال 308: مردى كه از دنيا رفته و پسر بزرگ او قبل از فوت او مرتد شده، آيا باز هم خواندن نماز قضاى او بر كسى (مثل پسر بعدى) واجب است؟
پاسخ: در فرض سؤال بعيد نيست كه وجوب قضاى نماز و روزه، به غير پسر مرتد اختصاص داشته باشد.
[960] سؤال 309: قضاى نماز ميّت، هنگامى كه پسر ندارد، آيا از اصل تركه حساب مىشود يا از ثلث آن؟
پاسخ: بنا بر احتياط واجب بايد بزرگترين مرد از اقارب او كه در نزديكترين طبقه ارث به ميّت قرار دارد، نماز و روزههاى قضا شده او را به جا آورد، اگرچه ارث به او نرسد.
[961] سؤال 310: فردى وصيت كرده كه يك سال نماز و روزه براى او به جا آورند. آيا