(1) گويا مردن در دنيا بر غير ما نوشته شده، و گويا حقّ (مرگ) در دنيا بر غير ما لازم گشته، و گويا مردههايى كه مىبينيم (هر روز مىروند) مسافرينى هستند كه بزودى بسوى ما برميگردند! ايشان را در قبرهاشان مىگذاريم، و داراييشان را مىخوريم، مانند آنكه ما پس از آنها جاويد خواهيم ماند كه پند دهندهها (زن و مرد از مردگان) را فراموش كرديم، و بهر آفت و زيانى گرفتار شديم، (3123) 2- خوشا كسيكه نفسش رام گشت (فروتنى پيشه نمود) و عمل و كردارش پاك و شايسته، و نيّتش (اعتقاداتش) پسنديده، و خويش نيكو بود، و فزونى از مال و دارائيش را (در راه خدا به مستمندان) انفاق نمود، و پر گوئى را از زبانش نگاهداشت (بيجا نگفت) و بديش را از مردم دور گردانيد (آزار نرسانيد) و سنّت (روش پيغمبر اكرم) بر او سخت نيامد، و به بدعت نسبت داده نشد (سيّد رضىّ «عليه الرّحمة» فرمايد:) مىگويم: بعضى از مردم اين سخن و همچنين سخن پيش از آنرا به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نسبت مىدهند.
۱۱۹ وَ قَالَ عليه السلام غَيْرَةُ الْمَرْأَةِ كُفْرٌ وَ غَيْرَةُ الرَّجُلِ إِيمَانٌ.
119 - امام عليه السّلام (در باره غيرت) فرموده است
(1) غيرت زن (بر مرد) كفر است (زيرا مستلزم حرام دانستن دو زن يا بيشتر است براى يك مرد كه خدا آنرا حلال نموده) و غيرت مرد (بر زن) ايمان است (چون موجب حرام دانستن اشتراك دو مرد است در يك زن كه خدا آنرا حرام كرده).