پس رهنمايى و هدايت از بين رفته كورى و گمراهى شيوع داشت، بر خداوند سبحان عاصى و شيطان را يار بودند، ايمان ذليل و ستونهاى آن ويران گشته، آثار و نشانههايش تغيير كرده، راههاى آن خراب و نابود شده بود، (8) مردم پيرو شيطان بوده در راههاى او قدم نهاده بسر چشمههايش وارد مىشدند (آب گمراهى را مىآشاميدند يعنى دستور او را مىپذيرفتند، پس قوّت گرفت و) بكمك ايشان حيلههاى او بكار افتاد و بيرق كفر و ضلالتش افراشته گرديد، (9) در فتنههايى كه مردم را پايمال و لگد كوب كرد (چنانكه چهار پايان هر چه زير پايشان قرار گيرد پايمال ميكنند) و همگى در آن سرگردان و حيران و نادان و گرفتار بودند، (10) در بهترين محلّ دنيا (مكّه معظّمه) و ميان بدترين همسايهها (اهل مكّه) كه خواب آنان بىخوابى و سرمه چشمشان گريه بود (بطورى در فتنه و انقلاب و خونريزى و گرفتارى واقع شده بودند كه آنى استراحت نداشتند) در سرزمينى كه دهان داناى آن بسته و ذليل، و نادانش افسار گسيخته و ارجمند بود.
و قسمتى دوم از اين خطبه است در باره كمال آل پيغمبر (ائمّه اثنى عشر) عليهم السّلام مى فرمايد:
(11) آل پيغمبر اكرم نگهدارنده راز نهان و پناه فرمان آن حضرت مىباشند (بآنچه آن بزرگوار از جانب حقّ تعالى امر فرموده قيام نمودند) و خزينه دانش آن وجود محترم هستند (آنچه را كه او مىدانسته اينان نيز مىدانند) و مرجع حكمتهاى آن جناب (تا مردم بآنان رجوع كرده آنچه را نمىدانند بپرسند) و حافظ كتابهايش (قرآن و سنّتش) مىباشند، و مانند كوههايى هستند براى دينش (تا از بادهاى مخالف و تخريب دشمنان متزلزل نگردد و بسبب ايشان باقى و برقرار بماند) (12) حضرت رسول اكرم بكمك آنان پشتش را