(مدّت كمى) مانند جرعه مقلة (عادت عرب بر اينست كه چون تشنگان در بيابان اندك آبى يابند، سنگ ريزه در ظرفى ريخته آنقدر آب بر آن بريزند كه آن سنگريزهها را بپوشاند، پس هر يك آن مقدار آب را براى رفع تشنگى بياشامد، و باين طريق آب اندك را ميان خودشان قسمت كنند، و آن سنگريزهها را مقلة گويند) پس تشنه (دنيا كه مدّت كمى از عمرش باقى مانده) اگر بمكد آن ته مانده (و يا آن جرعه مقله) را (بدنيا دل بسته از آخرت چشم پوشد) تشنگى او بر طرف نشود (بهرهاى كه در نظر دارد بدست نياورد) (3) پس اى بندگان خدا (اكنون كه رفتار دنيا با شما چنين است) براى كوچ كردن از اين سرا كه براى اهلش زوال و نيستى مقدّر شده آماده شويد، و آرزو بر شما غالب نشود، و مدّت زندگانى در آن بنظر شما طولانى نيايد (به آرزوهاى بيجا تكيه مكنيد و از مرگ غافل نباشيد كه ناگاه شما را دريابد) (4) پس سوگند بخدا اگر بناليد مانند ناله شتران غم زده فرزند مرده، و بخوانيد مانند صداى كبوتر، و فرياد و زارى نمائيد مانند فرياد و زارى راهبى كه دنيا را ترك كرده، و از مالها و فرزندان در راه خدا بگذريد براى درخواست تقرّب از جهت بلندى مقام و منزلت نزد او، يا آمرزش گناهى كه نوشته شده و فرشتگان او آن گناه را ثبت نمودهاند، هر آينه كم است در مقابل ثوابى كه از جانب خداوند متعال من براى شما اميدوارم، و (همچنين) كم است در برابر عذاب او كه من از آن براى شما مىترسم (ثواب و پاداش عبادت و پرستش خدا كه من بشما امر ميكنم بيشتر است از پاداش عبادتى كه شما در طلب آن تضرّع و زارى مىكنيد و بآنچه كه وسيله تقرّب است دست مىاندازيد، و عقاب و كيفر معصيتى كه من شما را از آن نهى مىنمايم سختتر است از معصيتى كه شما در آمرزش آن ناله و سوگوارى مىنماييد، خلاصه پاداش عبادت و بندگى خدا و كيفر معصيت و نافرمانى او كه من مىدانم از حيطه ادراك و فهم شما بيرون است، پس كوشش كنيد در آنچه كه امر ميكنم، و چشم بپوشيد از آنچه كه نهى مىنمايم). (5) و سوگند بخدا اگر براى شوق به حقّ تعالى يا براى ترس از او دلهاى شما گداخته شود و از چشمهايتان خون جارى گردد و بدين منوال زندگى كنيد در دنيا مادامى كه باقى است، اين اعمال و منتهى درجه كوشش شما برابرى با نعمتهاى بزرگ خداوند كه بشما عطاء فرموده نمىنمايد، و مساوى راهنمائى نمودن او شما را بسوى ايمان نمىگردد.