اسم الکتاب : انسان در تراز قرآن المؤلف : راد، على الجزء : 1 صفحة : 91
(الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ)[1] و (إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَ أَجْرٍ كَرِيمٍ)[2] هستند كه ايمان به معاد داشته و در عمل پيرو شريعت وحيانى هستند.[3]
از نگاه قرآنى، وجود منذر، شرط عقاب دنيوى هر امتى است و اين نشان مىدهد كه خداوند هماره در ميان انسانها انذاردهندهاى منصوب از سوى خود دارد؛ آيه (وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا لَها مُنْذِرُونَ* ذِكْرى وَ ما كُنَّا ظالِمِينَ)[4]: «و هيچ شهرى را هلاك نكرديم مگر آنكه براى آن هشداردهندگانى بود [تا آنان را] تذكر [دهند] و ما ستمكار نبودهايم»، بهروشنى، اشاره به همين نكته دارد. اين معنا در حقيقت بيان همان قاعده عقلى «قبح عقاب بلا بيان» است، كه مفاد آن در آيه (وَ ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا)[5]: «ما هرگز جمعيتى را عذاب نمىكنيم تا رسولى در ميان آنها برانگيزيم و حقايق را بازگو كنيم» نيز آمده است.
هادى
خداوند ضرورت وجود هادى براى هر قومى را چنين بيان مىكند: (إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ)[6].
[1]. بقره: 46:« همان كسانى كه مىدانند با پروردگار خود ديدار خواهند كرد؛ و به سوى او باز خواهند گشت».
[2]. يس: 11:« بيم دادن تو، تنها براى كسى[ سودمند] است كه از كتاب حق پيروى كرده و از[ خداىِ] رحمان در نهان بترسد؛[ چنين كسى را] به آمرزش و پاداشى پر ارزش مژده ده».
[3]. الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن، ج 30، ص 102.