responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : انسان در تراز قرآن المؤلف : راد، على    الجزء : 1  صفحة : 21

از ويژگى‌هاى موجود است. حال اگر با توجه به آيه (هَلْ أَتى‌ عَلَى الْإِنْسانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً)[1] چنين تصور شود كه مراد «شى‌ء مذكور» است، در پاسخ بايد گفت كه ضمير آوردن در سخن، خلاف اصل است و انسان موجودى مركب از اجزايى خاص است كه با عدم، قابل جمع نيست و آنچه در عدم است، تنها اعيان جواهر به شكل بسيط و غير تركيب‌يافته است كه شامل انسان نمى‌شود؛ ازاين‌رو، آيه نخست سوره دهر نيز دليلى بر اين مدعا نخواهد بود.[2]

فراسوى آفرينش انسان‌

هرچند جهان آفرينش و خلقت انسان، پيچده و داراى ابعادى گوناگون است، اما خلق چنين پديده‌اى براى خداوند، بسيار آسان بوده و تنها از منظر انسانى كارى دشوار به‌نظر مى‌رسد؛ ازاين‌رو خداوند، آفرينش يحيى (ع) را آسان توصيف مى‌كند: (قالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ‌): «پروردگار تو گفته كه اين كار بر من آسان است»؛ هرچند كه به طور طبيعى تولد يحيى (ع) با توجه به شرايط زكرياى نبى و همسرش بسيار دشوار و حتى ناممكن بوده است؛ زكريا (ع) با آگاهى از وضعيت خود و همسرش، فرزنددارشدن در اين وضعيت را امرى بسيار دشوار مى‌داند؛ بدين ترتيب، قرآن اين تصور ذهنى وى را چنين بيان مى‌كند: (قالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ كانَتِ امْرَأَتِي عاقِراً وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا)[3]: «زكريا گفت:" پروردگارا! چگونه براى من پسرى به دنيا مى‌آيد و حال آنكه‌


[1]. انسان: 1.

[2]. مفاتيح الغيب، ج 21، ص 520.

[3]. مريم: 8.

اسم الکتاب : انسان در تراز قرآن المؤلف : راد، على    الجزء : 1  صفحة : 21
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست