responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : اهل بيت« عليهم السلام» در قرآن و حديث المؤلف : محمدی ری‌شهری، محمد    الجزء : 1  صفحة : 147

6/ 6 حديث لوح‌

125. امام باقر عليه السلام: جابر بن عبد اللَّه انصارى گفت: بر فاطمه عليها السلام وارد شدم. ديدم در برابرش لوحى‌[245] است كه نام اوصياى از فرزندان او، در آن است. شمردم. دوازده نفر بودند و آخرينشان قائم عليه السلام بود. در ميان آنها، سه محمّد و سه على بود.

126. امام باقر عليه السلام: جابر بن عبد اللَّه انصارى گفت: بر فاطمه عليها السلام وارد شدم. لوحى در برابر او بود كه نام اوصياى از فرزندانش، در آن وجود داشت. شمردم. دوازده نفر بودند و يكى‌شان قائم بود و سه نفر محمّد و چهار نفر على.

127. الكافى‌- به نقل از عبد الرحمان بن سالم-: ابو بصير، از امام صادق عليه السلام نقل كرد كه:

«پدرم (امام باقر عليه السلام) به جابر بن عبد اللَّه انصارى فرمود:" با تو كارى دارم. چه وقت برايت ميسّر است كه تو را تنها ببينم و از تو سؤالى بكنم؟".

جابر گفت: هر وقت كه شما دوست داشته باشيد.

پس يك روز با او خلوت كرد و فرمود:" اى جابر! در باره لوحى كه آن را در دست مادرم فاطمه عليها السلام دخت پيامبر خدا ديده‌اى، و در باره نوشته آن لوح كه مادرم تو را از آن آگاه ساخت، برايم بگو".

جابر گفت: خدا را گواه مى‌گيرم كه من در زمان زنده بودن پيامبر خدا، خدمت مادرت فاطمه عليها السلام رسيدم و تولّد حسين را به او تبريك گفتم. در دستش لوح سبزى ديدم كه انگار از زمرّد بود. در آن لوح، نبشته‌اى سفيد به سان رنگ آفتاب ديدم.


[245]. لوح، صفحه كوچكى از تخته يا استخوان شانه حيوانات است كه بر آن مى‌نويسند و هر گاه چيزى بر آن‌نوشته شود، به آن، لوح مى‌گويند.

اسم الکتاب : اهل بيت« عليهم السلام» در قرآن و حديث المؤلف : محمدی ری‌شهری، محمد    الجزء : 1  صفحة : 147
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست