21 اگر به
ديده دل ببينى آنچه براى تو از بهشت وصف ميشود (و در آن تأمّل و انديشه نمائى) هر
آينه نفس تو دورى ميكند از آنچه در اين دنيا است از خواهشها و خوشيها و آرايشهاى
آن كه در نظر جلوهگر است، 22 و با تأمّل و انديشه سرگردان ماند در صداى بهم خوردن
برگهاى درختهايى كه بر كنار جويهاى بهشت ريشههاى آنها در تلّههاى مشك پنهان گشته
است، و در آويزان بودن خوشههاى مرواريد تر و تازه در شاخههاى نازك (تركهها) و
كلفت، و در نمايان شدن آن ميوههاى رنگارنگ در پوست شكوفههاى آن درختها كه بىرنج
(و بدون رفتن بالاى درخت يا افكندن بوسيله سنگ و چوب) چيده ميشود، و طبق آرزوى
چيننده در دسترس قرار مىگيرد (آنچه آرزو كند نزديك ميشود تا بىزحمت بچيند) 23 و
براى اهل بهشت در جلو قصرهاى آن عسلهاى پاك و پاكيزه و شربتهاى تصفيه شده گردش
داده ميشود (تا هر كه بخواهد بياشامد، چنانكه در قرآن كريم و پاكيزه و شربتهاى
تصفيه شده گردش داده ميشود (تا هر كه بخواهد بياشامد، چنانكه در قرآن كريم س 37 ى
45 مىفرمايد: يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ (46) بَيْضاءَ لَذَّةٍ
لِلشَّارِبِينَ (47) لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ يعنى براى
ايشان جام شربت از نهر جارى كه در نظر است گردش داده ميشود در حاليكه مصفّا و سفيد
است، و براى نوشندهها داراى لذّت و خوشى مىباشد، آفت و دردى در آن نبوده و آنان
از آشاميدن آن عقلشان زائل نمىگردد) 24 اهل بهشت گروهى هستند (پيرو خدا و رسول)
كه پيوسته عطاء و بخشش الهى شامل حالشان مىباشد تا آنگاه كه در سراى هميشگى (بهشت
جاويد) فرود آيند، و از انتقال و سفرها ايمن و آسوده گردند (آدمى هنگام مردم تا
قيامت برپا نشده مانند كسى است كه بسختى راه سفر گرفتار است، و چون از سختى مرگ و
عالم برزخ و رستخيز رهائى يافت و بار در بهشت گشود از رنج راه مىآسايد) 25 پس اى
شنونده اگر دل خود را مشغول كنى (تأمّل و انديشه نمائى) بآنچه ناگاه بتو برسد از
منظرههاى شگفتآور هر آينه بجهت شوق رسيدن بآنها جان از تنت بيرون رود، و بجهت
شتاب به رسيدن بآن منظرهها از همين مجلس من به همسايگى اهل گورستان خواهى رفت (و
از دنيا و آنچه در آن است چشم پوشيده منتظر رسيدن مرگ مىگردى) 26 خداوند از روى
فضل و مهربانيش ما و شما را در زمره كسانى