(13) و پيروى
كردن از (رفتار) رسول خدا- صلّى اللّه عليه و آله- براى تو كافى است، و بر مذمّت
دنيا و معيوب بودن و بسيارى رسواييها و بديهاى آن ترا دليل و راهنما مىباشد، زيرا
اطراف آن (وابستگى و دوستدارى) از آن حضرت گرفته شده، و جوانب آن (دلبستگى بهمه
چيز آن) براى غير آن بزرگوار آماده گشته، و از نوشيدن شيرش (لذّتهاى آن) منع شده و
از آرايشهاى آن دور گرديده شده، (14) و اگر بخواهى دوباره پيروى نمائى پيغمبرى را،
از موسى، عليه السّلام، كه خدا با او سخن فرموده (و به كليم اللّه ملقّب گشته)
پيروى كن آنگاه كه مىگفت (در قرآن كريم س 28 ى 24): فَسَقى لَهُما
ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقالَ رَبِ يعنى پروردگارا من
بآنچه از خير و نيكوئى برايم بفرستى نيازمندم، (15) سوگند بخدا موسى از خدا
نخواسته بود مگر نانى را كه بخورد، زيرا گياه زمين را مىخورد، و بجهت لاغرى و كمى
گوشت سبزى گياه از نازكى پوست درونى شكمش ديده مىشد، (16) و اگر بخواهى سوّم بار
پيروى كنى از داوود، عليه السّلام، كه داراى مزامير و زبور بود و خواننده اهل بهشت
مىباشد پيروى كن، بدست خود از ليف خرما زنبيلها مىبافت و به همنشينان خويش
مىگفت: كدام يك از شما در فروختن آنها مرا كمك ميكند؟ و از بهاى آنها خوراك او يك
دانه نان جو بود، (17) و اگر خواهى پيروى از عيسى ابن مريم، عليه السّلام، را بگو
(بياد بياور) كه (هنگام خوابيدن) سنگ را زير سر گذاشته بالش قرار مىداد، و جامه
زبر مىپوشيد، و طعام خشن مىخورد، و خورش او گرسنگى بود (هنگام شدّت گرسنگى غذا
مىخورد تا از خوردن آن لذّت برده به خورش نيازمند