كما تأكل النّار الحطب يعنى دوستى علىّ ابن ابى طالب بديها را نابود
مىسازد چنانكه آتش هيزم را از بين مىبرد) و داخل آتش نمىشود مگر كسيكه منكر
آنان باشد و ايشان هم (بسبب عداوت و دشمنيش) او را از آن خويش ندانند (زيرا اعتقاد
به ولايت يعنى شناختن ائمّه هدى و اعتراف به امامتشان و باينكه هر يك از اين
دوازده تن عليهم السّلام مفترض الطّاعة هستند بزرگترين ركن و پايه ايمان و شرط
قبول شدن اعمال است و بدون آن هيچيك از عبادات سودى ندارد، زيرا رفتن بهشت ممكن
نيست مگر كسى را كه پيرو شريعت باشد و پيروى از شريعت ممكن نيست مگر كسى را كه با
آن آشنا بوده و كيفيّت عمل بر طبق آنرا بداند و اين ممكن نيست مگر آنكه از قول
صاحب شريعت اخذ شده باشد و اين ممكن نيست مگر آنگاه كه شخص امام و پيشواى خود را
بشناسد تا بيان صاحب شريعت را از او بياموزد. و امّا كسيكه آنان را نشناسد و ليكن
ايشان بسبب پاك طينتى يا بجهة اينكه رفتارش طبق منظور آنها است او را منكر نباشند،
داخل آتش نمىشود، زيرا چنين شخصى بالأخره به توبه موفّق شده به وسيلهاى ايشان را
خواهد شناخت. پس از اين امام عليه السّلام در باره اينكه اسلام بزرگترين نعمت خداوند
است مىفرمايد:) (9) خداوند شما را با سلام تخصيص داده و خواسته شما را براى آن
(از پليدى و كفر و شرك) پاكيزه و لائق گرداند و اين براى آنست كه نام اسلام سلامتى
(از فتنه و فساد و گرفتارى دنيا و عذاب آخرت) است و بزرگى و سر افرازى را در بر
دارد، (10) خداوند متعال راه آنرا (شريعت محمّديّه را از سائر راهها و شرائع
پيغمبران) ممتاز ساخت (و آنرا ناسخ اديان قرار داده تا انقراض عالم باقى نهاد) و
دلائل (حقيقت) آنرا كه عبارت است از علم ظاهر (قران و سنّت) و حكمت باطنه (عقل)
آشكار نمود، (11) شگفتيهاى آن (آثار و نشانههايش كه خردمندان و دانايان را به
شگفت آورد) نابود نمىگردد و از بين نمىرود، بارانهاى بهارى نعمتها در آن موجود
است (كه دلهاى مرده را خرّم گردانده بر اثر آن مسلمانها به سيادت و سعادت مىرسند)
و چراغهاى تاريكىها (ائمّه هدى عليهم السّلام) در آن يافت ميشود، (در) (12)
نيكوئيها گشوده نمىشود (آسايش و بزرگوارى دنيا و بهشت جاويد بدست نمىآيد) مگر به
كليدهاى آن (پيروى از احكامش) و تاريكىها (ى ضلالت و گمراهى) از بين نمىرود مگر
به چراغهاى آن (عمل نمودن بآنچه كه پيشوايان واقعى دين دستور دادهاند) (13)
خداوند از محرّمات آن منع نمود، و چراگاه آنرا رويانيد (از مباحات آن يعنى آنچه
حلال است قدغن و جلوگيرى نفرمود) در آنست شفاء