و كليدهايش را تسليم آن بزرگوار مىنمايد (همه شهرها بتصرّف او در
مىآيد) (4) پس عدالت و دادگسترى در روش مملكت دارى را بشما مىنمايد، و (قوانين)
متروك شده از كتاب و سنّت را زنده ميكند (احكام قرآن و سنّت پيغمبر اكرم را اجراء
مىفرمايد).
قسمتى
[سوم] از اين خطبه است (كه ظاهرا اشاره بخروج سفيانى مىباشد،
چنانكه شارح
خوئى- رحمه اللّه- در شرح خود از علّامه مجلسى «طاب ثراه» نقل كرده، ولى بيشتر
شرّاح گفتهاند: اشاره است بفتنه و خونريزى عبد الملك ابن مروان كه چون بخلافت
رسيد از شام براى جنگ مصعب ابن زبير كشنده مختار ابن ابى عبيده ثقفى به كوفه رفت،
در مسكن كه از جمله نواحى كوفه بود بهم برخوردند، و مصعب كشته شد و در شهر كوفه
مردم با او بيعت كردند، آنگاه حجّاج ابن يوسف را براى جنگ عبد اللّه ابن زبير به
مكّه فرستاد، حجّاج در مكّه عبد اللّه را بقتل رسانيده