114
(1114)- از خطبههاى آن حضرت عليه السّلام است كه هنگام طلب باران فرموده:
(1) بار
خدايا كوههاى ما شكافته و خشك مانده، و زمينهاى ما گرد آلود شده، و چهار پايان ما
بسيار تشنهاند كه در خوابگاهاشان حيران و سرگردان ناله ميكنند مانند ناله مادران
در مصيبت فرزندانشان، و از آمد و رفت در چراگاهها و آبخورهاشان و اشتياق به آب خسته
و ملول شدند. (2) بار خدايا به ناله ناله كنندگان و اشتياق آرزومندان رحم فرما.
(3) بار خدايا بسر گردانى چهارپايان در گذرگاهاشان و ناله آنها در خوابگاهاشان (كه
علفى نمىيابند) رحم نما (چون گرسنگى و تشنگى و سختيهاى چهار پايان و همه جانداران
نزد خداى تعالى اهميّت دارد از اين جهت امام عليه السّلام به هنگام درخواست باران
آنها را وسيله قرار داده است) (4) بار خدايا (از خانههاى خود) به اميد فضل و كرم
تو بيرون آمديم هنگاميكه سالهاى قحطى مانند شترهاى نزار بما رو آورد (ضعيف و
ناتوان و گرفتار و بيچاره شديم) و ابرهائى كه احتمال باران داشت با ما مخالفت
ورزيد (ابرها ظاهر مىشد و بيننده را اميد باران در دل مىانداخت ولى نمىباريد)
پس تو اميد اندوهگين هستى، و حاجت درخواست كننده را بر مىآورى، (5) در اين زمان
كه مردم (از همه جا) نوميد بوده، و ابرها نباريده چرندگان هلاك گشتهاند، تو را
مىخوانيم (و از تو مىطلبيم) ما را به اعمال و كردار (زشت) و گناهانمان نگيرى (6)
و رحمتت را بر ما شامل گردانى به ابر پر باران و بهار پر ابر و گياه پر بركت شگفت
آور، باران فراوان درشت دانه كه بآن آنچه مرده است (خشك شده) زنده نمائى، و آنچه
(نعمت و فراوانى) كه از بين رفته باز گردانى. (7) بار خدايا از تو طلب آب مىكنيم،
آب زنده سازنده، سير كننده،