و قسمتى [سوم] از اين خطبه است (در غلبه فتنه و فساد و اينكه نجات
و رهائى نيست مگر براى اهل ايمان):
(8) زمانى
ميشود كه كسى از (فتنه و فساد) آن نجات و رهائى نمىيابد مگر مؤمن خدا پرست بى نام
و نشان كه اگر (در مجالس) حاضر گردد كسى او را نشناسد، و اگر غائب باشد كسى در صدد
جستجويش بر نيايد، (9) اين چنين اشخاص چراغهاى هدايت و نشانههاى روشن هستند براى
روندگان در شب تاريك، در ميان مردم براى فتنه و فساد و سخن چينى رفت و آمد
نمىكنند، عيبها و بديهاى خلق را آشكار نمىسازند، سفيه و بيهوده گو نيستند،
خداوند درهاى رحمتش را براى آنان مىگشايد، و سختى عذابش را از آنها بر طرف
مىگرداند.
(10) اى
مردم، زود است كه زمانى بر شما بيايد كه اسلام در آن سرازير شود مانند برگشتن ظرف
كه آنچه در آنست بريزيد (از اسلام جز اسم و از قرآن جز درس و از ايمان جز رسم باقى
نماند، آنگاه است كه خداوند بندگانش را امتحان فرمايد) (11) اى مردم، خداوند شما
را پناه داده از اينكه بشما ظلم و ستم كند، و پناه نداده از اينكه امتحان نمايد
(پس اگر در زمان فتنه و فساد مبتلى و گرفتاريد بشما ستم نكرده، بلكه مىخواهد شما
را بيازمايد تا مؤمن حقيقى از ظاهرى و شكيباى در بلاء از ديگران ممتاز گردد) و
بتحقيق فرموده است جليلتر و بزرگوارتر از هر گويندهاى (در قرآن كريم س 23 ى 30:) إِنَّ فِي
ذلِكَ لَآياتٍ وَ إِنْ كُنَّا لَمُبْتَلِينَ يعنى در وقعه طوفان
نوح و هلاك قوم او نشانههايى است (براى عبرت ديگران) و ما (خوب و بد بندگان را)
امتحان مىنماييم (سيّد رضىّ فرمايد:) مراد آن حضرت عليه السّلام از جمله كُلُّ
مُؤْمِنٍ نُّوَمَةٍ گمنامى است كه شرّ و فسادش اندك باشد، و مساييح جمع مسياح است،
و آنرا بكسى گويند كه ميان مردم در پى فتنه و فساد رفته سخن چينى كند، و مذاييع
جمع مذياع است و آن براى كسى است كه بدى و ناشايسته غيرى را كه مىشنود فاش نموده
همه جا آشكار بگويد، و بذر جمع بذور است و كسى را بآن مىنامند كه بسيار سفيه و
گفتارش لغو و بيهوده باشد.