قسمتى از اين خطبه در باره پيغمبران (و پيغمبر اكرم و ائمه اطهار
عليهم السّلام) است:
(3) خداوند
پيغمبران را در برترين امانتگاه (صلب پدران) امانت نهاد، و در بهترين جايگاه (رحم
مادران) قرار داد، و آنان را از صلبهاى نيكو به رحمهاى پاك و پاكيزه انتقال داد
(پدر و مادر پيغمبران از حضرت آدم عليه السّلام تا خاتم النّبيّين صلّى اللّه عليه
و آله خدا پرست بوده بشرك و كفر آلوده نگشته در زنا شوئى بر خلاف شرع و دستور
الهىّ رفتار ننمودند) هر گاه يكى از ايشان از دنيا مىرفت ديگرى بعد از او براى
نشر دين خدا بجاى او قيام مىنمود (بتبليغ احكام الهىّ مشغول مىگشت) (4) تا اينكه
منصب نبوّت و پيغمبرى از جانب خداوند سبحان بحضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله
رسيد، پس آن حضرت را از نيكوترين معدنها (صلبهاى پيغمبران پيش) رويانيد، و در
عزيزترين اصلها (رحمها) غرس نمود (و آن بزرگوار را) از شجرهاى (نسل حضرت ابراهيم
عليه السّلام) كه پيغمبرانش را از آن آشكار نمود و امينهاى (بر وحى) خود را از آن
برگزيد (بوجود آورد) (5) خاندان او بهترين خاندانها و خويشان او بهترين خويشان و
شجره او بهترين شجرهها است (آن حضرت از جميع پيغمبران افضل مىباشد) كه در حرم
روييده و در (بوستان) مجد و شرافت قدّ كشيده (در مكّه معظّمه بدنيا آمده و تربيت
شده) آن شجره را شاخههاى دراز (ائمّه اثنى عشر) و ميوهاى است كه دست هر كس بآن
نرسد، (6) پس آن حضرت پيشواى پرهيزكاران و روشنى ديده بينايان و چراغى است درخشان
و ستارهاى است كه نور از آن ساطع است و آتش زنهاى كه شعله آن برق مىزند، روش او
استقامت و طريقهاش هدايت و راهنمائى است، و سخن او جدا كننده (حقّ از باطل) و حكم
و فرمانش بعدل و درستكارى است، (7) هنگامى آن بزرگوار به رسالت و پيغمبرى مبعوث شد
كه مدّتها بود كسى به رسالت نيامده و مردم در انجام وظيفه از راه حقّ منحرف و امّتهاى
پيغمبران پيش در غفلت و نادانى سرگردان بودند (حقّ تعالى آنان را به مبعوث شدن آن
حضرت هدايت كرده از ضلالت و گمراهى نجات داد).