(و راه نجات و رستگارى يافته) پس يقين او (بحقّ) مانند يقين بنور و
روشنى آفتاب است (هيچ شكّ و ترديدى در او راه نيابد، و چون از علوم حقّه و معارف
الهيّه بهرهمند گرديده و راهنماى مردم شده) (5) نفس خود را براى خدا قرار داده در
بزرگترين كارها از هر جهت (كه هر چه از او خواسته شود انجام دهد و هر چه از او
پرسيده شود پاسخ گويد) و هر فرعى را بسوى اصل آن باز گرداند (حكم آنرا از روى
استنباط و اجتهاد صحيح بدست آرد) (6) او است چراغ تاريكىها و آشكار كننده امور
مشتبهه كه هويدا نيست و كليد مبهمات (آموزنده احكام) و دفع كننده مشكلات (به سخن
وافى خود از مسائل رفع اشكال مىنمايد) و راهنماى بيانهاى پهناور (مسائل عقليّه)
مىباشد، مىگويد و (مطلب را) مىفهماند (نه آنكه بر نادانى و شكّ بيفزايد) و
خاموشى مىگزيند كه (از لغزش گفتار و فتواى بنا حقّ) سالم ماند (نه آنكه خاموشى او
از روى نادانى باشد، خلاصه سخن گفتن و خاموشى را در آنچه مقتضى است بكار آرد، پس
بيهوده سخن نگويد و بىجهت خاموش ننشيند) (7) كردار خود را براى خدا (از شرك و
رئاء و خود نمائى) پاك گردانيده و حقّ تعالى هم او را براى خود اختيار كرده (انواع
فيوضات و كمالات را باو عطاء فرموده) پس (با اين صفات) او از جمله كانهاى دين و
اوتاد زمين او است (كه ديگران از كان وجود او جواهر نفيسه علم و حكمت اخذ
مىنمايند، و انتظام امر دين و آسايش اهل زمين به بركت وجود او باقى و برقرار است)
(8) عدالت (راستى و درستى) را ملازم خود قرار داده (و از آن دورى ننموده و هيچ گاه
در هيچ امر راه افراط يعنى تجاوز از حدّ و راه تفريط يعنى تقصير و تأخير در حقّ را
پيش نگرفته) پس اوّل مرحله عدالت او آنست كه هوا و خواهش نفس را از خود دور كرده
(زيرا مرد خدا براى تكميل قوّه عمليّه بايد از خواهشهاى نفس پيروى ننموده از حدود
خدا بيرون نرود) حقّ را بيان ميكند (مردم را بكار نيكو امر نموده و از كار بد باز
مىدارد) و خود بر طبق آن رفتار مىنمايد (زيرا كسيكه رفتارش موافق گفتار نباشد
پند او تأثيرى ندارد و مورد توبيخ و سرزنش خداوند متعال مىباشد، چنانكه در قرآن
كريم س 61 ى 2 فرموده:
يا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ ى 3 كَبُرَ
مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ يعنى اى كسانيكه
ايمان آوردهايد چرا مىگوئيد چيزى را كه بجا نمىآوريد، بزرگترين غضب و دشمنى نزد
خدا «يعنى دورى از رحمت او» آنست كه بگوئيد چيزى را كه طبق آن رفتار نكنيد) نهايت