(44) بندگان خدا،
كجا هستند كسانيكه خداوند بآنها عمر و زندگى عطاء فرمود و به نعمتهاى خود آنان را
متنعّم نمود، و آنچه بايد بدانند بآنها آموخت بطوريكه فهميدند، و بآنان مهلت داد و
ايشان در بازى و بيهودگى فرصت را از دست دادند، و در تندرستى و رفاه بودند (عطاهاى
خدا را) فراموش كردند؟ آنها را مدّتى دراز مهلت دادند و بايشان احسان و نيكوئى
كرده از عذاب دردناك ترسانيدندشان، و به نعمتهاى بزرگ وعده داده شدند (و آنان از
خواب غفلت بيدار نگشتند) (45) از گناهانى كه (ارتكاب آنها) هلاك و تباه مىسازد و
از عيبهايى كه (خدا را) بغضب و خشم مىآورد دورى كنيد (تا رستگار گرديد). (46) اى
دارندگان ديدههاى بينا و گوشهاى شنوا و تن درست و كالاى دنيا (مال و اولاد) آيا
هيچ جاى گريز يا رهائى يا پناه گاه يا تكيه گاه يا جاى فرار و باز گشتى (از عذاب
الهى) هست يا نيست؟ چگونه (از فرمان خدا) باز گشته به كجا باز گرديده بچه چيز
فريفته مىشويد؟! (47) بهره هر يك از شما از زمين باندازه درازى و پهناى قامت او
است با رخسار خاك آلوده (آنگاه كه زير خاك پنهان گردد، پس اين همه رنج و كوشش براى
بدست آوردن خانهها و آباديها چه سودى دارد) (48) اكنون اى بندگان خدا فرصت را غنيمت
شمريد تا وقتى كه ريسمان (مرگ) رها است و گلوى شما را نگرفته و روح در بدن شما
مىباشد در حينى كه موقع هدايت و رستگارى است و بدنها راحت و اجتماع فراوان و مهلت
زندگانى و اراده و اختيار بر قرار و موقع توبه و بازگشت و مجال انجام حاجت و
نيازمندى باقى است، (49)