1 پس (از سپاس و ستايش خداوند متعال و درود بر رسول اكرم) اى بندگان
خدا از معصيت خدا بپرهيزيد (معصيت ننمائيد و از عذاب بترسيد) و بسبب كردار خود بر
مرگهايتان پيش دستى كنيد (در زندگى نيكو كردار باشيد تا پس از مرگ ايمن گرديد) و
بخريد چيزى (اعمال صالحه) را كه براى شما باقى مىماند به چيزى كه از كفتان مىرود
(آخرت را دريابيد كه هميشه باقى است، و از شهوات دنيا چشم پوشيد كه بزودى فانى
گردد) (2) و (براى سفر آخرت) آماده باشيد كه براى كوچاندن شما سعى و شتاب دارند، و
براى مرگ مستعدّ باشيد كه بر شما سايه افكنده است (نزديك شده و علامات و آثارش
هويدا است) (3) و (مانند) گروهى باشيد كه چون بانگ بر ايشان زده آگاه (و بيدار)
شدند (نه مانند كسانيكه در خواب غفلت ماندند تا آنگاه كه به چنگال مرگ گرفتار
گرديدند) و دانستند كه دنيا جاى (اقامت) ايشان نيست، پس (آنرا بآخرت) تبديل
نمودند، زيرا خداوند سبحان شما را بىجهت نيافريده و مهمل و بيكار رها نكرده است
(چنانكه در قرآن كريم س 23 ى 115 فرموده: أَ فَحَسِبْتُمْ
أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ يعنى آيا گمان كرديد كه شما را بىجهت آفريديم و پنداشتيد كه بسوى
ما باز گشت نخواهيد نمود؟) (4) و ميان هيچكس از شما و بهشت يا دوزخ فاصلهاى نيست
مگر مرگ كه او را در يابد (زيرا پس از مرگ باب عمل و توبه و بازگشت بسته شود، پس
هر كه مرد اگر در دنيا اطاعت و پيروى كرده ببهشت رود، و اگر نافرمانى نموده در
دوزخ گرفتار خواهد بود) (5) و مدّت زندگى (در دنيا) كه يك لحظه آنرا كم گرداند، و
ساعت (مرگ) آنرا از بين ببرد به كوتاهى سزاوار است (زندگانى در دنيا را كه بزودى
منقضى شود بايد كوتاه دانست و از كار آخرت باز نماند) (6) و غايبى كه (از وطن اصلى
خود آخرت دور گشته و) نو آيندگان يعنى شب و روز او را (بمنزل حقيقى) ميراند سزاوار
است كه بزودى (به وطنش) بازگشت نمايد (بايد در فكر بازگشتن بوطن اصلى خود بوده در
اين مسافرت دنيا براى آسايش آنجا ربح و سودى بدست آرد) (7) و كسيكه با سعادت و
نيكبختى يا شقاوت و بدبختى (به وطنش) مىآيد، نيكوترين توشه را نيازمند است، (8)
پس در دنيا از دنيا توشه برداريد از آنچه خود را فردا (ى قيامت از عذاب الهى)
برهانيد، (9) و (بهترين توشه براى آخرت آنست كه) بنده از عذاب پروردگارش بپرهيزد،
باينكه خود را پند دهد (و گفتار و كردار نيك را شعار خود قرار دهد) و به توبه و
بازگشت پيشى گيرد (پيش از رسيدن مرگ از گناهان توبه نمايد) و بر شهوتش (خواهشهاى
نفسش) مسلّط شود، زيرا مرگ او از او پنهان است (معلوم نيست چه وقت عمرش بسر
مىرسد) و آرزويش او را فريب مىدهد (از كار آخرت باز مىدارد)