52 (1052)-
از خطبههاى آن حضرت عليه السّلام است (در بيان بيوفائى دنيا و اهميّت ندادن بآن و
ترغيب مردم بآخرت و بزرگ شمردن ثواب و عقاب و نعمتهاى حقّ تعالى)
[قسمت أول
خطبه]
اين خطبه پيش
از اين به روايتى اختيار و نقل شده، و در اينجا از روى روايت ديگرى براى اختلافى
كه در اين دو روايتست بيان مىكنيم:
(1) آگاه
باشيد دنيا و بفناء و نيستى نهاده، و (بر اثر تغييراتى كه در آن مشاهده ميشود) در
گذشتش را اعلام كرده، و خوشى آن باقى نمىماند، (مانند جوانى و تندرستى) و به تندى
(از اهلش) رو بر مىگرداند، و ساكنين خود را بفناء و نيستى مىكشاند، و همسايگان را
بسوى مرگ ميراند (تا به گورستان بسپارد) و شيرينيهاى آن به تلخى مبدّل شد (مانند
جوانى به پيروى و تندرستى كه به بيمارى تبديل مىگردد) و صافيهاى آن تيره گرديد
(پس اكنون كه تغييرات در آن آنى و فورى و بهره از آن موقّتى است، نبايستى بآن
دلبند شد) (2) پس از اين دنيا (نسبت به زندگانى هر كس زمانى) باقى نمانده مگر ته
ماندهاى (چند روزى) مانند ته مانده آب در مشك كوچكى، يا باقى نمانده از آن مگر
جرعهاى