مسائل دشوارى فراهم
آورد و از امام (عليه السلام) بپرسد تا او در
پاسخ درماند ، اين ترفند مؤثّر نيفتاد و ابو حنيفه اذعان داشت كه امام صادق (عليه
السلام)
داناترين مردمان است .[192]
منصور ، مذهب مالك را پذيرفت و از او خواست احاديث
را تدوين كند و مأخذ واحدى را فراهم آورد كه وى مردم را به آن وادارد .[193] سياست مورد
نظر را براى مالك ترسيم كرد
و به او گفت : از على و ابن عبّاس نپيرُوَد ،
اقوال ابن عُمَر را
بياورد ، هرچند بر خلاف على و ابن عبّاس باشد ;[194] چراكه
مى دانست او تنها كسى است كه خلفاى سه گانه را بر ديگر صحابه برتر
مى داند ، و حكومت نيز (چون مالك)
حضرت على (عليه السلام) را مانند
يك فرد عادى مى شمرد .[195]
اين برنامه فقهى ـ اعتقادى منصور ، وضوى پيامبر
را نيز در بر گرفت . منصور به وضوى غسلى ثلاثى ملتزم شد و وضوى مسحى ثنائى را (كه از جمله
فروع فقهى برجسته شيعى بود) واگذاشت .
[193] . ترتيب المدارك
1 : 192 - در اين مأخذ آمده است : الموطَّأ تحت نظر دولت عبّاسى نوشته
شد منصور به مالك گفت : كتابى بنويس تا مردم را بر عمل به آن
وادارم مالك الموطّأ را نوشت .
[194] . الطبقات الكبرى
4 : 147 ; نيز بنگريد به ، الإمام الصادق والمذاهب الأربعه
1 : 504 -