نوبت هريک از آن زنان را که مىخواهى تأخير
انداز و هر کدام را که مىخواهى پيش خود جاى ده . بر تو باکى نيست
که هرکدام را که ترک کردهاى بطلبى.
چگونه عایشه
صدّيقه است با اینکه بر اين آيه ـ که از سوى پروردگار عالميان نازل شد ـ اعتراض مىکند ، و زورگويانه به پيامبر مىگويد :
والله ، پروردگارت
را نديدم جز اينکه براى خواهش نفسانى تو شتاب کرد !![92]
آيا اين سخن درست است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم
خواست دلش را مىپیرويد ، يا
خداى سبحان به سرعت ، ميل دلِ او را برمى آورد ؟! آيا اين سخن عایشه ، تحقير پيامبر و ناچيز شمردنِ رسالت و توهين
به خداى متعال نمىباشد ؟!
آيا اين است آن
معرفت سزاوارى که از صدّيقه اميد مىرود ؟!
آيا پروردگار محمّد
از پروردگار عایشه جداست که خطاب به او مىگويد : «نديدم پروردگارت را مگر اينکه براى هواى تو مىدَوَد» ؟!
آيا در صدّيقه ، هواىِ نفس اثر مىنهد
و غيرت زنان بر او چيره مىشود که
حق را کتمان سازد و خبر دروغ دهد ؟!