اسم الکتاب : صدیق و صدیقه کیانند؟ المؤلف : الشهرستاني، السيد علي الجزء : 1 صفحة : 182
پنجم : علم (دانايى)
از پيش نيازهاى «صدّيق بودن» علم است . کسى که از علم و آگاهى برخوردار
نيست ، امکان ندارد در همه سخنان و ديدگاهها و موضع گيرى هايش صدّيق باشد . اين علمِ الهى است . اين علم الهى مستلزم آن است که دارنده آن از جان و دل و بر اساس عقيده
و اعتقاد ـ و نه با زبان و از روى عواطف و احساسات ـ به رسالت آسمانى و غيب ، ايمان داشته باشد .
بنابراين «صدّيقيّت»
با ارزشِ معرفتى فرد ارتباط مىيابد ؛ هر اندازه علم و ايمانش زياد باشد ، تصديقش
ـ در درگاه الهى ـ فزونى مىيابد .
ابوبکر ، ريز و درشت دين و همه تعاليم پيامبر را نمىدانست. گاه احکام را از
صحابه مىپرسيد و گاه برخلاف
نظر صحابه ، فتواى اشتباه مىداد
.[333]
ليکن على 1 اين گونه نبود ؛ زيرا همه به علم و حکم و قضاوت او شهادت مىدادند .
حاکم نيشابورى به
اِسنادش از ابن عبّاس B و از جابر بن عبدالله ، روايت مىکند که
گفتند ، رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود :
أنا
مدينة العلم وعليٌّ بابها ، فَمَن أراد المدينة فلْيأت البابَ ؛[334]
من شهر علمم و على دروازه آن است ، هرکه اين شهر
را مىخواهد بايد از
دَرب آن درآيد .
[333] . براى آگاهى
بيشتر در اين باره نگاه کنيد به کتاب «منع تدوين الحديث» و «تاريخ الحديث النبوى» ، اثر مؤلف .