کوشیدند که جلو هر نوع فعالیّت و کاری را که مربوط به تحکیم موقعیت امیر مؤمنان علی علیه السّلام، وصی بلا فصل وی باشد، بگیرند و به عناوین مختلفی پیامبر را از مذاکره و گفتوگو درباره این موضوع منصرف سازند. پیامبر از حرکتهای زننده و فعالیّتهای سری برخی دختران آنان- که از همسران خود وی به شمار میرفتند- آگاه گردید و با تبی شدید، وارد مسجد شد و در کنار منبر ایستاد و با صدای بلند، به طوری که صدای وی از بیرون مسجد شنیده میشد، رو به مردم کرد و گفت: أیها الناس، سعرت النار، و أقبلت الفتن، کقطع اللیل المظلم، و إنّی و اللّه ما تمسکون علیّ بشیء، إنّی لم أحلّ إلّا ما أحل القرآن و لم أحرّم إلّا ما حرّم القرآن؛ [1] ای مردم! آتش [فتنه] برافروخته شده و فتنه مانند پارههای شب تاریک، روی آورده و شما هیچ نوع دستآویزی بر ضد من ندارید. من حلال ننمودم مگر آنچه را که قرآن حلال کرده و تحریم ننمودم، مگر آنچه را که قرآن تحریم کرده است. این جمله حاکی از نگرانی شدید پیامبر از آینده و سرنوشت اسلام پس از درگذشت وی بود. مقصود از آتشی که میفرماید «شعلهور» کدام آتش است؟ آیا جز آتش فتنه و افتراق و دودستگی است که در کمین مسلمانان قرار گرفته بود و پس از درگذشت پیامبر شعلهور گردید و زبانه کشید و هنوز که هنوز است شعلههای آن خاموش نگشته و در حال اشتعال است؟
قلم و دوات بیاورید تا نامهای بنویسم
پیامبر گرامی از فعالیّتهایی که در خارج از خانه او برای قبضه کردن موضوع خلافت انجام میگرفت، آگاه بود. از این رو، برای پیشگیری از انحراف مسئله خلاف از محور اصلی خود و جلوگیری از بروز اختلاف و دودستگی، تصمیم گرفت که
[1]. سیره ابن هشام، ج 2، ص 654 و الطبقات الکبری، ج 2، ص 216.