آمیزش زن و مرد ممنوع بود؛ نطفه ابراهیم در همان شب منعقد شد. مادر ابراهیم باردار شد و مانند مادر موسی بن عمران، دوران بارداری را به صورتی پنهان به پایان رسانید. پس از وضع حمل، برای حفظ فرزند عزیز خود، به غاری که در کنار شهر بود؛ پناه برد و فرزند دلبند خود را در گوشه غار گذاشت، روزها و شبها در حد امکان به او سرکشی میکرد. این نوع ستمکاری به مرور زمان نمرود را آسوده خاطر ساخت و یقین کرد که دشمن تخت و حکومت خود را به قتل رسانیده است. ابراهیم، سیزده سال تمام در گوشه آن غار که راه ورودی تنگی داشت به سر برد، پس از سیزده سال مادر، او را بیرون آورد. ابراهیم گام در اجتماع نهاد، چشم نمرودیان به ناشناسی افتاد، مادر ابراهیم گفت: این فرزند من است پیش از پیشگویی منجّمان متولد گشته است. [1] ابراهیم از غار بیرون آمد توحید فطری [2] خود را با مشاهده زمین و آسمان، درخشیدن ستارگان و سر سبز گشتن درختان، کاملتر ساخت: او گروهی را دید که در برابر درخشندگی ستارگان، عقل و هوش خود را از دست دادهاند. عده دیگری را دید که سطح افکارشان از این هم پستتر بود و بتهای تراشیده را عبادت کردند. بدتر از همه اینها، شخصی از جهل و نادانی مردم استفاده کرده به مردم خدایی میفروخت. ابراهیم ناچار است خود را برای مبارزه در این سه جبهه مختلف آماده سازد. قرآن مجید، داستان مبارزههای وی را در این سه صحنه نقل کرده است.
ابراهیم و مبارزه با بتپرستی
تاریکی بتپرستی، سراسر بابل (زادگاه ابراهیم) را فرا گرفته بود. خدایان دروغین زیادی، زمینی و آسمانی، عقل و هوش طبقات مختلفی را ربوده بود: برخی را
[1]. تفسیر برهان، ج 1، ص 535. [2]. مقصود از توحید فطری، همان ندای خداگرایی است که هر انسانی آن را از درون خود میشنود، بدون این که در این گرایش تحت تأثیر عوامل خارجی قرار گیرد.