تأمین نامهای به شرح زیر، میان طرفین به امضا رسید: این پیمان عدم تعرضی است از جانب خدا و محمد پیامبر او، برای یوحنا و اهالی ایله. طبق این پیمان، تمام وسایل نقلی آنها اعم از دریایی و خشکی و کسانی که از مردم شام و یمن و دریا با آنها باشند، همگی تحت حمایت خدا و پیامبرش میباشند. ولی اگر کسی از آنان مرتکب جرمی گردد و بر خلاف مقررات رفتار کند، ثروت او مانع از مجازاتش نخواهد بود، تمام راههای دریایی و خشکی به روی آنان باز است و مجازند که در این راهها رفت و آمد کنند. [1] این نامه حاکی است که اگر ملتی از طریق مسالمت با مسلمانان وارد میشدند، همه گونه تأمین و ایمنی برای آنها درست میشد. پیامبر با سایر مرزداران، مانند مردم «اذرع» و «جرباء» که سرزمین آنان از نظر سوق الجیشی اهمیت به سزایی داشت، پیمانهایی امضا کرد و امنیت منطقه اسلامی را از ناحیه شمال تأمین نمود.
اعزام خالد بن ولید به دومة الجندل
«دومة الجندل» منطقه آبادی را میگفتند که دارای درختان سرسبز و آب جاری بود و در کنار دژ محکمی قرار گرفته و تقریبا پنجاه فرسخ با شام فاصله داشت. [2] «اکیدر بن عبد الملک مسیحی» در آن روز حاکم آنجا بود. پیامبر بیم آن داشت که در حمله مجدد سپاه روم، فرمانروای مسیحی «دومه» به کمک و نصرت آنان شتافته و از این طریق امنیت عربستان را به خطر افکند، لذا لازم دید که از نیروی موجود حد اکثر استفاده را کرده و با اعزام گروهی به سرپرستی «خالد» منطقه مزبور را مطیع خود سازد. خالد بن ولید، با گروهی سواره نظام تا نزدیکی «دومة الجندل» شتافته، در بیرون
[1]. سیره ابن هشام، ج 2، ص 526؛ سیره حلبی، ج 3، ص 160 و بحار الانوار، ج 21، ص 160. [2]. واقدی، در المغازی، ج 3، ص 1025 میگوید: «دومه» در ده میلی مدینه قرار دارد.