«مکه» و اطراف «مدینه» اعزام داشت که مسلمانان را برای نبرد در راه خدا، فراخواند و افراد متمکن از مسلمانان، هزینه جنگ را با پرداخت زکات تأمین کنند. سرانجام، سی هزار تن آمادگی خود را برای نبرد اعلام نموده، در لشکرگاه مدینه «ثنیة الوداع» اجتماع کردند و هزینه نبرد با گرفتن زکات تا حدودی تأمین شد. از میان آنها ده هزار نفر سواره نظام و بیست هزار نفر پیاده نظام بود. پیامبر دستور داد که هر قبیلهای، برای خود پرچمی انتخاب نماید. [1] متخلفان از جنگ
نبرد تبوک، بهترین محک برای شناسایی افراد فداکار از مدعی و منافق بود، زیرا اعلام بسیج عمومی هنگامی رخ داد که هوا به شدت گرم بود و مردم تجارتپیشه مدینه، خود را برای جمع کردن محصول و چیدن خرما آماده کرده بودند. تخلف گروهی از آنها به عناوین گوناگون، پرده از قیافه واقعیشان برداشت و آیاتی در مذمتشان- که همگی در سوره «برائت» است- نازل گردید. گروهی به دلایل زیر در این جهاد مقدس شرکت نکردند: 1. شهرتپرستان: هنگامی که پیامبر به «جد بن قیس»- که مرد متنفذی بود- پیشنهاد کرد که در نبرد با رومیان شرکت جوید؛ وی در پاسخ پیامبر چنین گفت: من مردی هستم که به زن علاقه شدیدی دارم، از آن میترسم که دیده من به زنان رومی بیفتد و نتوانم خویشتنداری کنم. استماع این عذر کودکانه، پیامبر را بر آن داشت که او را رها کند و سراغ دیگران برود. وحی الهی در مذمت وی چنین نازل گردید: برخی از آنان میگویند: به ما اجازه بده در مدینه بمانیم و در این جهاد که سراپا مایه فتنه و فریفتگی یا تجربه و آزمون است، شرکت نکنیم. به آنان بگو: الآن گرفتار فتنه بزرگتری شدید و دوزخ، کافران را در بر گرفته است. [2]