إذ یهتدونی بجعفر و لوائهقدام أوّلهم فنعم الأوّل - به یاد دارید موقعی که سربازان اسلام زیر لوای نخستین فرمانده، یعنی جعفر بن ابی طالب قرار گرفتند و به جانب جهاد حرکت کردند. این سرودها که در همان روزها گفته شده و از دستبرد حوادث محفوظ مانده، زندهترین و نیرومندترین گواه است که آنچه سیرهنویسان اهل تسنن در این باره نوشتهاند، خلاف حقیقت است راویان برای یک رشته اهداف سیاسی- که فعلا مجال بازگویی آنها نیست- آن را جعل کرده و نویسندگان سیره، بیتحقیق آنها را وارد کتابهای خود کردهاند. جای شگفت اینجا است که ابن هشام با اینکه این قصاید را نقل کرده، «جعفر» را معاون اول قلمداد نموده است. [1] صفآرایی سپاه روم و اسلام
روم آن روز بر اثر نبردهای پیاپی با ایران، دچار هرج و مرج عجیبی شده بود. با اینکه سرمست پیروزیهای خود بر ایران بود، ولی از شهامت و رشادت سربازان اسلام که روی شهامت ذاتی و قدرت ایمان، افتخارات زیادی به دست آورده بودند، اطلاعاتی داشتند. از اینرو وقت حرکت و آمادگی سربازان اسلام به دولت روم گزارش داده شد، «هرقل» قیصر روم به کمک فرمانروای دستنشانده خود در سرزمین شام، عظیمترین و نیرومندترین سپاه را برای مقابله با سه هزار سرباز اسلامی آماده کرده بود، تنها «شرحبیل» فرمانروای سرزمین شام، صد هزار سرباز از قبایل مختلف شام زیر پرچم گرد آورده، برای جلوگیری از پیش روی سربازان اسلام، به مرزهای کشور روانه ساخت. حتی «قیصر» با اطلاع قبلی با صد هزار سرباز از روم حرکت کرد و در «مآب» که یکی از شهرهای «بلقا» است، فرود آمد و در آنجا به عنوان نیروی ذخیره امدادی توقف کرد. [2]
[1]. سیره ابن هشام، ج 2، ص 384- 387. [2]. واقدی، المغازی، ج 2، ص 760 و سیره ابن هشام، ج 2، ص 375.