ساختمانی میکند؟ و در نتیجه کاخ به صورت بنای کج در میآید، آیا این مطلب باورکردنی است؟ بعید نیست این نوع داستانها را درباریان و موبدان، به پاس خدمات گرانبهایی که خسرو با نابود کردن مزدکیان به آنها کرده بود به نفع خسرو جعل کرده باشند. به قول مؤلّف کتاب ایران و اسلام، از اینها عجیبتر این است که برخی برای آن که عدالت او را شرعی و مستند جلوه دهند، ناچار احادیثی از زبان رسول گرامی و پیشوایان اسلام در این باب ساختهاند. مانند آن حدیث معروف «ولدت فی زمن الملک العادل [1]؛ من در زمان شاه دادگر چشم به جهان گشودم» پیامبر افتخار میکند که در زمان پادشاه عادل انوشیروان به دنیا آمده است، غافل از این که عدالت او چه ربطی به پیامبر دارد. در خبر دیگر آمده است: علی علیه السّلام به مدائن تشریف آورد و در ایوان کسری فرود آمد و انوشیروان را زنده کرد و از حال او پرسید، او به امیر مؤمنان خبر داد به خاطر کفر خود از بهشت محروم است، ولی به جهت عدل در جهنم هم معذّب نیست. [2] اکنون ببینیم ساسانیان چه ظلمهایی میکردند؟
پردهای از جنایت خسرو پرویز
یکی دیگر از کارهای ظالمانه و دیوانهوار او رفتار با بزرگمهر معروف بود که در دربار انوشیروان سیزده سال خدمت کرد و باعث حسن شهرت او شد، تا سرانجام خسرو پرویز او را به زندان افکند. وی در زندان به بزرگمهر نامهای نوشت: «بهره دانش و خردمندی تو این شد که تو را کشتنی ساخت». بزرگمهر در پاسخ نوشت: «تا بخت یار من بود از خرد خود بهره میبردم، اکنون که نیست از شکیبایی خود بهرهمند میگردم. اگر نیکوکاری بسیاری از دست من رفته از بدکاریهای بسیار،
[1]. همان. [2]. در این باره ر. ک: تذکرة الموضوعات، اللئالی الموضوعه، سیوطی، و نیز مجمع الزوائد هیتمی.