هنگامی که خداوند به عیسی بن مریم چنین گفت: به یاد آر ای عیسی! نعمتی را که به تو و مادرت مبذول داشتیم، تو را با روح القدس (فرشته بزرگ) کمک کردیم، در پرتو این عنایات، در کودکی و در بزرگی با مردم سخن میگفتی؛ کتاب و حکمت، تورات و انجیل را به تو تعلیم کردیم، به فرمان خداوند از گلها صورت مرغ درست میکردی، سپس به اذن خداوند مرغ حقیقی میشدند، نابینایان مادرزاد و بیماران «برص» را شفا میبخشیدی و مردگان را زنده میکردی. [به یاد آر] هنگامی را که با دلایل روشن به سوی ملت اسرائیل برانگیخته شدی و من تو را از گزند آنها مصون داشتم، ولی کسانی که کافر (یهود) بودند در برابر این آیات روشن، کارهای تو را سحر و جادو میدانستند. [1] این گروه، پس از بررسی دقیق درباره دعوت پیامبر به طرف حبشه بازگشته و جریان را به عرض سلطان رسانیدند؛ او نیز مانند مبلّغان، اشک در چشمانش حلقه زد. [2] ابن اثیر، [3] سرگذشت اعزامشدگان را به گونهای دیگر نوشته است. وی میگوید: همه آنها در دریا غرق شدند. از آنجا که ابن اثیر از وصول متن نامه ملک حبشه به پیامبر خبر داده است، طبعا حامل نامه، این گروه غرق شده نبوده، بلکه به تصریح وی فرزندش «ارص بن اصحم» بوده است و ما نیز قبلا به آن اشاره کردیم.
نامه پیامبر به امیر غسانیان
غسانیان، تیرهای از قبیله «ازد» قحطاناند که مدتها در سرزمین «یمن» زندگی میکردند و اراضی آنها از سد «مأرب» مشروب میشد. پس از ویرانی سد، مجبور به
[1]. مائده (5) آیه 110. [2]. اعلام الوری، ص 31. [3]. اسد الغابه، ج 1، ص 62.