هنوز سال پنجم هجرت پایان نیافته بود که غائله «احزاب» و شورش «بنی قریظه» در هم شکست. تمام مدینه و حوالی آن، در اختیار مسلمانان قرار گرفت. پایههای حکومت جوان اسلام محکمتر شد و آرامش نسبی در قلمرو حکومت اسلام حکم فرما شد، ولی این آرامش موقتی بود. رهبر عالی قدر مسلمانان باید مراقب حال دشمنان باشد و هرگونه توطئه بر ضد اسلام را با نیروهایی که در اختیار دارد در نطفه خفه سازد. آرامش محیط به او اجازه داد برخی از آتش افروزان جنگ احزاب را که از تیررس مسلمانان پس از کوچ احزاب خارج شده بودند، سرکوب کند. «حیی بن اخطب» که یکی از آتش افروزان احزاب بود، در جنگ «بنی قریظه» کشته شد، ولی همدست او «سلام بن ابی الحقیق» در خیبر به سر میبرد. به طور مسلم، این عنصر خطرناک هرگز آرام نمینشست تا بار دیگر احزاب را بر ضد اسلام بشوراند، به خصوص که عرب بتپرست برای نبرد با اسلام آماده بود و اگر هزینه جنگ تأمین میشد باز اوضاع احزاب تجدید میگشت.
[1]. از سیره ابن هشام، ج 3، ص 291 به دست میآید که طرح قتل «سلام» پیش از پایان سال پنجم هجری بوده است. ولی با توجه به اینکه غائله «بنی قریظه» در نوزدهم «ذی الحجّه» رخ داده است؛ این نظر بعید به نظر میرسد.