responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فروغ ابدیت المؤلف : سبحانی تبریزی، جعفر    الجزء : 1  صفحة : 621

این جمله که کمال شهامت و سیاست رهبر اعظم اسلام را می‌رساند، برای این بود که مبادا روحیه مسلمانان با شنیدن پیمان‌شکنی بنی قریظه ضعیف شود. [1]


تجاوزات ابتدایی بنی قریظه‌

نقشه ابتدایی بنی قریظه این بود که در آغاز کار شهر مدینه را غارت کنند و زنان و کودکان مسلمان را که به خانه‌ها پناهنده شده‌اند مرعوب سازند و این نقشه را در مدینه به تدریج عملی کردند.
مثلا دلاوران بنی قریظه مرموزانه در شهر به تردد پرداختند. «صفیه» دختر عبد المطلب، در این باره چنین می‌گوید: من در خانه «حسّان بن ثابت» بودم و حسّان نیز با زن خود در آنجا به سر می‌برد. ناگهان یک مرد یهودی را دیدم که به گونه‌ای مرموز در اطراف حصار مشغول گشت است. به حسّان گفتم: این مرد سوء نیت دارد، برخیز او را از اینجا دور کن. حسّان گفت: ای دختر عبد المطلب! من شهامت کشتن او را ندارم و می‌ترسم که از این حصار بیرون روم و آسیب ببینم. من به ناچار برخاستم و کمرم را بستم و قطعه آهنی برداشتم و با یک ضربت آن مرد یهودی را از پای درآوردم.
مأمور اطلاعاتی مسلمانان به پیامبر گزارش داد که بنی قریظه از قریش و غطفان دو هزار سرباز خواسته‌اند تا از داخل دژ وارد مدینه شوند و مدینه را غارت کنند. این خبر موقعی رسید که مسلمانان سرگرم حفاظت کرانه‌های خندق بودند که مبادا دشمن از آن عبور کند. پیامبر بی‌درنگ دو افسر، به نام زید بن حارثه و مسلمه ابن اسلم را با پانصد سرباز مأمور کرد که در میان شهر به گردش بپردازند و تکبیرگویان از تجاوزهای «بنی قریظه» جلوگیری کنند تا زنان و کودکان با شنیدن صدای تکبیر آرام بگیرند. [2]



[1]. واقدی، المغازی، ج 2، ص 485- 459.
[2]. سیره حلبی، ج 2، ص 315.
اسم الکتاب : فروغ ابدیت المؤلف : سبحانی تبریزی، جعفر    الجزء : 1  صفحة : 621
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست