رهگذران ستم میکنند و قصد دارند مدینه را محاصره کنند. رسول گرامی برای دفع آنان، مدینه را با هزار سرباز ترک گفت. او شبها راه میرفت و روزها به استراحت میپرداخت. دشمنان از حرکت رسول گرامی آگاه شدند و اجتماع خود را به هم زده و متفرق شدند. آنگاه پیامبر مدتی در آنجا ماند و هیئتهایی را به اطراف فرستاد تا توطئههای احتمالی آن منطقه را خنثی کند. پیامبر در بیستم ربیع الآخر، آهنگ مدینه کرد و در بازگشت با شخصی از قبیله «فزار» قراردادی را امضا کرد و به وی اجازه داد به دلیل قحطی و خشکسالی، که دامنگیر قبیله او شده بود، از چراگاههای مدینه استفاده کند. [1] 2. غزوه خندق
چنان که گفتیم رسول گرامی در سال چهارم هجرت، یهودیان «بنی نضیر» را به سبب پیمانشکنی از مدینه اخراج کرد و قسمتی از اموالشان را نیز ضبط کرد. بنی نضیر ناچار شدند یا به سوی «خیبر» کوچ کنند و در آنجا سکنا گزینند و یا به سمت شام بروند. عمل انقلابی پیامبر مطابق پیمانی بود که طرفین امضا کرده بودند. همین عمل سبب شد که سران بنی نضیر، دست به توطئه زده و آهنگ مکه کنند و قریش را به نبرد با «محمد» تشویق کنند. نیروهای عرب مشرک و یهود در این نبرد بر ضد اسلام بسیج شدند. آنان با تشکیل اتحادیه نظامی نیرومندی، قریب یک ماه مدینه را محاصره کردند و چون در این غزوه، احزاب و دستههای مختلف شرکت کرده و مسلمانان برای جلوگیری از پیش روی دشمن، اطراف مدینه را به صورت خندق درآورده بودند، این غزوه را جنگ احزاب و گاهی غزوه «خندق» مینامند. همان طور که یادآور شدیم، آتش افروزان این جنگ، سران یهود «بنی النضیر» و
[1]. ابن سعد، همان، ج 2، ص 44 و سیره ابن هشام، ج 2، ص 213.