[1] پس از پایان جنگ، آثار سیاسی شکست مسلمانان در نبرد «احد» کاملا آشکار بود. مسلمانان، با اینکه در برابر دشمن پیروز، ایستادگی نشان دادند و از بازگشت مجدد او جلوگیری به عمل آوردند؛ با این حال پس از حادثه «احد» تحریکهای داخلی و خارجی برای براندازی اسلام رو به فزونی گذاشت. منافقان و یهودیان مدینه و مشرکان خارج از شهر و قبیلههای مشرک دوردست، جرأت زیادی پیدا کرده، از تحریک و توطئهچینی و گردآوری سپاه و سلاح بر ضد اسلام، خودداری نمیکردند. پیامبر با کمال مهارت، تحریکهای داخلی را خاموش میکرد و قبایل خارج را که قصد هجوم به مدینه داشتند، با اعزام سربازان مجاهد سرکوب میساخت. در همین وقت گزارش رسید که قبیله بنی اسد، در صدد تسخیر «مدینه» و قتل و غارت اموال مسلماناناند. پیامبر فورا یک گروه صد و پنجاه نفری را به فرماندهی «ابو سلمه» روانه منطقه توطئهکنندگان ساخت. پیامبر به فرمانده دستور داد که هدف اصلی سفر را پنهان سازد و از بیراهه برود. روزها استراحت کند و شبها راهپیمایی کند. او دستور پیامبر اسلام را عمل کرد. شبانه قبیله بنی اسد را محاصره کرد و توطئه را در نطفه خفه
[1]. حادثه ناگوار قتل سپاه تبلیغ، در سی و ششمین ماه هجرت رخ داده است. «واقدی، المغازی، ج 1، ص 354». و چون سال نخست، ده ماه حساب شد، طبعا، این حادثه، مربوط به سال چهارم هجرت خواهد بود.