پانسمان کردن زخمیها، به خانههای خود بازگردند. فرمان حرکت به سوی مدینه، از فرمانده کل قوا صادر شد. پیامبر با آن گروه از انصار و مهاجر- که در جنگ شرکت کرده بودند- وارد مدینه شدند. شهری که از اکثر خانههای آن ناله مادران داغدیده و همسران شوهر از دست داده بلند بود. پیامبر به خانههای «بنی عبد الاشهل» رسید. نوحهسرایی زنان آنها، حال پیامبر را منقلب ساخت. اشک از چشمان نورانیاش سرازیر شد و با چشمانی اشکبار زیر لب این جمله را گفت: متأسفم که کسی برای «حمزه» گریه نمیکند! [1] سعد معاذ و چند نفر دیگر از مقصد پیامبر آگاه شدند، به گروهی از زنان دستور دادند که برای حمزه، این افسر خدمتگزار نوحهسرایی کنند. پیامبر گرامی از جریان، مطلع شد، در حق زنان دعا کرد و گفت: من پیوسته از کمکهای مادی و معنوی گروه انصار برخوردار بودهام. سپس فرمود: زنان نوحهگر، به خانههای خود برگردند.
خاطرات هیجانانگیز یک زن با ایمان
تاریخ زنان با ایمان در فصل تاریخ اسلام مایه تعجب و شگفتی است. اینکه میگویم مایه شگفتی است، از این نظر است که ما اشباه و نظایر آن را در زنان معاصر خود به ندرت میبینیم. [2] بانویی از قبیله «بنی دینار» که شوهر و پدر و برادر خود را از دست داده بود، در میان گروهی از زنان نشسته، اشک میریخت و زنان دیگر نیز نوحهسرایی میکردند.
[1]. و لکن حمزة لا بواکی له «سیره ابن هشام، ج 2، ص 99». [2]. در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی، نمونههای بارزی از زنان ایثارگر دیده شد، که تاریخ نظایر آنها را فقط در عصر رسالت نشان میدهد، و بار دیگر جهان با مشاهده اثرات شگفتانگیز ایمان، انگشت تعجب به دندان گرفته و در هالهای از اعجاب قرار گرفت.