این نظر سخت مخالف بودند و میگفتند: این طرز دفاع باعث جرأت دشمن میشود و آن افتخاری که در جنگ «بدر» نصیب مسلمانان شده است، از دست میرود. آیا عیب نیست که دلاوران و فداکاران ما در خانه بنشینند و اجازه دهند که دشمن وارد خانهشان شود؟ نیروی ما در جنگ بدر به مراتب از حالا کمتر بود؛ با این حال، پیروزی نصیب ما شد! ما مدتها در انتظار چنین روزی بودیم و اکنون با آن روبهرو شدهایم. «حمزه» افسر رشید اسلام گفت: «به خدایی که قرآن را نازل کرده است، امروز غذا نخواهم خورد تا آنکه در بیرون شهر با دشمن نبرد کنم. نتیجه اینکه ارتش اسلام باید از شهر بیرون برود و مردانه در خارج شهر جنگ کند». [1] قرعهکشی برای شهادت
پیرمرد زندهدلی به نام «خثیمه» برخاست و گفت: ای پیامبر خدا قریش یک سال تمام دست به فعالیّت زده و قبایل عرب را با خود همراه کرده است. اگر چنان چه ما برای دفاع از این نقطه بیرون نرویم، آنها مدینه را محاصره میکنند و نیز ممکن است دست از محاصره بکشند و به مکه بازگردند، ولی همین کار باعث جرأت ایشان در حملههای بعدی خواهد بود و ما در آینده از جانب آنان مطمئن نخواهیم بود. من از این تأسف میخورم که در جنگ «بدر» توفیق شرکت پیدا نکردم؛ در حالی که من و فرزندم از صمیم قلب مایل بودیم که در این نبرد شرکت کنیم، و هر دو در این خصوص بر یکدیگر پیشی میجستیم. سرانجام او در جنگ بدر شرکت کرد و من موفق نشدم. من در نبرد «بدر» به فرزندم گفتم که تو جوانی، آرزوهای زیادی داری، میتوانی نیروی جوانی خود را در راهی مصرف کنی که رضایت خداوند را به
[1]. واقدی، همان، ج 1، ص 211. ما در کتاب منافقان در تاریخ اسلام به روشنی ثابت کردیم که نظریه «عبد اللّه بن ابی» خالی از خطر نبود. هیچ بعید نبود که پس از ورود دشمن به داخل شهر، از خانههای منافقان به عنوان سنگر استفاده نکنند و یهودیان داخل مدینه نیز با آنان همکاری نمایند.