پیامبر در انتظار فرصتی بود که آنها را سخت تنبیه کند.
آتش جنگ از یک جرقه روشن میشود
گاهی پدیدههای کوچک، منجر به تحولها و حوادث بزرگ اجتماعی میگردد، یعنی حادثهای جزئی باعث انفجار علل حوادث بزرگ میشود و طرفین روی یک سلسله جهات دیگر (قطع نظر از این حادثه) به حساب هم میرسند. علت پدید آمدن جنگ جهانی اول- که یکی از بزرگترین حوادث تاریخی عمر بشر است- یک حادثه کوچکی بود که بهانهای به دست دولتهای بزرگ داد. رویدادی که باعث شد جنگ جهانی اول آغاز گردد، همان قتل «ارشیدک فرانسیس فریناند» وارث تخت و تاج اطریش بود. این واقعه در 28 ژوئن اتفاق افتاد و پس از یک ماه و اندی در سوم «اوت» جنگ جهانی اول با هجوم آلمان به «بلژیک» آغاز گردید و در نتیجه ده میلیون انسان کشته و بیست میلیون مجروح شدند. مسلمانان از لجوجی و تندی فرزندان «قینقاع» فوق العاده ناراحت بودند و در انتظار کار خلافی بودند که بر ضد یهودان بشورند. ناگهان زن عربی در بازار «بنی قینقاع» جنب دکان زرگری یهودی، مشغول فروش کالاهایی بود که همراه آورده بود. او کاملا مواظب بود که صورت او را کسی نبیند، ولی یهودان «قینقاع» اصرار داشتند که پرده از رخسارش بردارند. مغازهدار یهودی به جرم اینکه زن حاضر نشد که چهره خود را نشان بیگانه دهد، از مغازه بیرون آمد، دامن لباس او را به پشت وی دوخت و پس از لحظاتی که آن زن برخاست، قسمتی از بدنش نمایان شد و جوانان (بنی قینقاع) زن را مسخره کردند. مسئله عرض و ناموس که برای هر اجتماع امری حیاتی است، در میان اعراب اهمیت زاید الوصفی دارد. به خصوص قبایل بیابان گرد که برای یک جریان ناموسی