درهم میباشد. [1] در حقیقت، این ازدواج برای دیگران سرمشق بود. برای دختران و پسرانی که از بار سنگین مهریه مینالند و گاهی قید ازدواج را میزنند. اساسا محیط زندگی زناشویی باید با صمیمیت و مهر و وفا گرم و مطبوع گردد وگرنه مهریههای سنگین و جهیزیههای کمرشکن فروغی به زندگی نمیدهد. در عصر حاضر، اولیای دختر برای تحکیم موقعیت و تثبیت وضع دختر خود، داماد را زیر بار سنگین مهر قرار میدهند تا روزی بر اثر بوالهوسی دست به طلاق نزند. در صورتی که این کار هدف آنان را تأمین نمیکند و درمان قطعی و علاج حقیقی آن اصلاح وضع اخلاقی جوانان است. محیط فرهنگ و اجتماع ما باید طوری باشد که ریشه این افکار را در مغز جوانان ما پدید نیاورد وگرنه گاهی کار به جایی میرسد که دختر حاضر میشود، با بذل مهر خود از خانه شوهر، جان به سلامت برد.
مراسم عروسی
گروهی از طرف داماد و عروس دعوت شدند و علی به افتخار همسر گرامی خود ولیمهای ترتیب داد. پس از صرف غذا، رسول گرامی فاطمه را به حضور خود طلبید. فاطمه با شرم و حیا شرفیاب محضر پیامبر شد. عرق حجب و خجالت از پیشانیش میریخت. وقتی چشم او به پیامبر افتاد، پایش لغزید و نزدیک بود به زمین بخورد. پیامبر دست دختر گرامی خود را گرفت و در حقش دعا فرمود و گفت: خداوند تو را از تمام لغزشها مصون بدارد. [2] آنگاه چهره زهرا را باز کرد و دست عروس را در دست داماد نهاد و چنین گفت: بارک اللّه لک فی ابنة رسول اللّه یا علی نعمة الزوجة فاطمة. سپس رو به فاطمه کرد و گفت: «نعم البعل علی».
[1]. وسائل الشیعة، ج 15، ص 8. [2]. أقالک اللّه العثرة «بحار الانوار، ج 43، ص 96».