میگوید: من گفتم فدک طبق روایت: «پیامبران چیزی به ارث نمیگذارند» [1] از مال مسلمانان بود؛ چگونه ممکن است مال مسلمانان را به دختر پیامبر بدهند؟ استاد گفت: مگر گردن بند زینب که برای آزادی ابو العاص فرستاده شده بود، مال مسلمانان نبود؟ میگوید: من گفتم پیامبر صاحب شریعت بود و زمام امور در تنفیذ حکم در دست وی بود، ولی خلفا چنین اختیاری نداشتند. استاد در پاسخ گفت: من نمیگویم که خلفا به زور فدک را از مسلمانان میگرفتند و به فاطمه میدادند. من میگویم: چرا زمامدار وقت، رضایت مسلمانان را در پس دادن فدک جلب نکرد؟ چرا بسان پیامبر برنخاست و در میان اصحاب او نگفت: مردم! زهرا دختر پیامبر شماست، او میخواهد مانند زمان پیامبر نخلستانهای فدک در اختیارش باشد، آیا حاضرید با طیب نفس فدک را پس بدهید؟ ابن ابی الحدید در پایان مینویسد: من در برابر بیانات شیوای استاد پاسخی نداشتم و فقط به عنوان تأیید ایشان گفتم: ابو الحسن عبد الجبار نیز چنین اعتراضی به خلفا دارد و میگوید: اگر چه رفتار آنها بر طبق شرع بوده، ولی احترام زهرا علیها السّلام و مقام او ملحوظ نگردیده است. [2] یگانه بانوی اسلام ازدواج میکند
[3] تمایلات جنسی افراد، در زمان مخصوصی بروز میکند و گاهی بر اثر نبودن تربیتهای صحیح و فراهم بودن وسایل ارضای غریزه جنسی، جوان در لب پرتگاه قرار میگیرد و آنچه نباید بشود، رخ میدهد.
[1]. نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث. [2]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 14، ص 191. [3]. سرگذشت ازدواج پس از جنگ بدر بوده است. «ر. ک: بحار الانوار، ج 43، ص 79 و 111».